خاطرات زندان

جاودان باد یاد و خاطره گروه آرمان خلق

پنجاه سال از به خاک افتادن یاران‌مان گذشت سعید آرمان رژیم دیکتاتوری شاه در آستانه برگزاری جشن پوشالی و ننگین دو هزار پانصد ساله در روز ۱۷ مهر سال ۱۳۵۰ جنایتی دیگر آفرید، و پنج رزمنده‌ی کمونیست را به جوخه اعدام سپرد. روزنامه‌های صبح و عصر متن ساواک را ذیل …

Uncategorized

حبیب الله اسلامی

پروانه علیزاده ساعت نه، یکی از شبهای شهریور ماه ۱۳۶۰ بود که زنگ در به صدا در آمد. گوشی را برداشتم. صدای ناشناسی که نام و نام فامیل مرا به طور کامل می برد به گوشم رسید. در را از داخل باز نکردم. از آپارتمان بیرون آمدم، وارد حیاط شدم …

خاطرات زندان

زيستن در سرسراهاى مرگ برگزيده داستانهاى زندان : مهریه

مهریه نوشته ی: ن- فاخته عجیب بود اما هیچ چیز مثل بافتنی نمی توانست به پیر زن آرامش بدهد. گویا این دو میله و كلافهاى پشت سر هم تمام لحظات گذشته را، هر قسمتى كه مى خواست، به حال مى دوخت. دستهايش دايم كتاب خاطرات ذهنش را ورق مى زد …

خاطرات زندان

گاه‌شمار تعدادی از جانفشانانِ سازمان رزمندگان آزادی طبقه‌ی کارگر (بخش دوم)

مقدمه اطلاعات این تعداد از جان‌باختگان سازمان رزمندگان از طریق تمامی اسناد موجود در مراکز و وب‌سایت‌های نهادهای مختلف از جمله کمیته‌ی دفاع از حقوق بشر در سوئد، بنیاد برومند، آرشیو زندانیان سیاسی، نشریات قابل دسترس از سازمان رزمندگان، سایر پرتال‌های سازمان‌های سیاسی از جمله اندیشه و پیکار، راه کارگر، …

خاطرات زندان

گاه‌شمار تعدادی از جانفشانانِ سازمان رزمندگان آزادی طبقه‌ی کارگر

گاه‌شمار تعدادی از جانفشانانِ سازمان رزمندگان آزادی طبقه‌ی کارگر – بخش اول – Prison’s Dialogue گفتگوهای زندان (dialogt.de)

رزا لوکزامبورگ
آلمان

نامه‌ای از زندان، رزا لوکزامبورگ، ترجمه کمال خسروی

نامه‌ای از زندان به سوفی لیبکنشت نسخه‌ی چاپی (پی دی اف) نوشته‌ی: رزا لوکزامبورگ ترجمه‌ی: کمال خسروی   به‌یاد انقلابیون رزمنده و آزادیخواه، رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت.ـ پیشکش به همه‌ی زنان مبارز زندانی.ـ  ک.خ.ـ برِسلاو، چند روزی پیش از 24 دسامبر 1917 سونیچکا، پرنده‌ی کوچک نازنینم، چه‌قدر از نامه‌ی …

محسن فاضل
خاطرات زندان

صوراسرافیل هفتگی ۵ – ۲۹ فروردین تا ۴ اردیبهشت ۱۳۶۰، همایون ایوانی

میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و ملک المتکلمین با به توپ بستن مجلس توسط سپاه قزاق به دام مأموران محمدعلی شاه قاجار افتادند. در حضور شاه، در حیاط باغشاه طناب به گردن هر دو روشنفکر آزادیخواه انداختند و آن‌ها را خفه کردند. روایت است که ملک المتکلمین، پیش از مرگ، خطاب به …

خاطرات زندان

بچۀباز، یا بچه باز محمود خلیلی

بچهَ باز و بچه باز     بعد از رفتن حاج داود و حسین قلی خانی شدن بند (بند یک واحد یک قزل حصار) تواب ها توی لک رفته بودن و نه توی راه رو بند از اونا خبری بود و نه توی هواخوری. اغلب توی سلول های خودشون بودن …