ترجمهٔ سعید یوسف از شعر برتولت برشت Lob des Revolutionärs در قالب شعر فارسی به نقل از کتاب «سرودهای ستایش و اشعار دیگر»
از سعید یوسف ترجمهٔ دیگری نیز به شکل همخوان شده با آهنگ آیسلر موجود است
در ستایش انقلابی
چون فزونی میگیرد سرکوب
چه فراواناند آنان که کناری گیرند:
یأس و تردید سراغ ایشان میآید.
او، و لیکن، افزون میشودش شور و امید
و دلیریش میافزاید.
سازمان میدهد آنگه پیکار
بر سر مزدش، یا بر سر چای،
بر سر نقش خودش در دولت.
و چنین میپرسد، از
مالکیت:
«از کجا میآئی؟»
و چنین میپرسد
از عقاید، افکار
که: «به سود چه کسید؟»
هر کجا هست سکوت،
او سخن میگوید.
هرکجا سرکوب است و خفقان، یا مردم
غیر تقدیر و قضا، هیچ سخن بر لبشان نیست
میبرد نامْ گنهکاران را، تا که بدانند مقصر کیست.
هرکجا بر سر میزی بنشیند
نارضائی نیز
مینشیند با او بر سر میز:
میشود طعم غذا بد به مذاق
به نظر میآید تنگی بیحدّ اتاق.
به هر آنجا که برانندش، آشوب و شورش
از پیاش، آنجا میراند
وز هرآنجا که برانندش، ناآرامی
باز بر جا میماند.
