دو سروده از جدائى، بهروز داودى

همبستگی تا دم مرگ
شعر و سرود

مثلِ  ستاره ى  دنباله دار

مثلِ  ستاره ى  دنباله دار
دور  مى شوم  از تو
دور مى شوم
چون كودكى
رها شده
از بطنِ مادرش
مثلِ  ستاره ى  دنباله دار
كه
هُرمِ حريمِ  خاطره
خاموش  مى كند
آب  مى كند
حضور روشن او را
مثلِ  ستاره ى  دنباله دار
كه
سنگْ  مرده اش
بر سطحِ  سياره اى
بيگانه و غريب
فرو  مى غلتد
مثلِ  ستاره ى  دنباله دار
كه
دور مى شود
از  خويش  تن اش
كه
نزديك  مى شود
به  گور كن  اش
پاريس – مارس ٢٠١٨

ديدار

براى  م  غ
آفريننده ،  نقاش
چرخيد   صندلى
پشت كرد به ميز
و
چشم  دوخته حالا
به درِ  خروجى يك اطاق
كه نيمه باز مانده  و بى تاب
چرخيد صندلىِ كنارش
پشت كرد
به دسته گل روىِ ميز
و
چشم دوخته حالا
 به درِ گشوده به ايوان
در راهرو
غير از سكوت
صدائى نيست
و
در ايوان
بر روىِ نرده
خم  شده اند حالا
گل هاى  شمعدانىِ گلدان
به زير خالىِ  پاها شان
بهت زده
گريان
پاريس – آوريل  ٢٠١٨

Keine Kommentare

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert

Diese Website verwendet Akismet, um Spam zu reduzieren. Erfahre mehr darüber, wie deine Kommentardaten verarbeitet werden.

Uncategorized
من اگر ما نشوم؛شعر: حمید مصدق ،موسیقی آواز: بردیا

بردیا“ جوانی ایرانی است که در سوئد زندگی می‌کند. او برای شعر معروف „حمید مصدق“ آهنگ ساخته و در همراهی با خیزش انقلابی ایران، اجرا کرده است. با من اکنونچه نشستن‌ها، خاموشی‌هابا تو اکنونچه فراموشی‌هاستچه کسی می‌خواهدمن و تو ما نشویمخانه‌اش ویران بادمن اگر ما نشوم، تنهایمتو اگر ما نشوی، …

شعر و سرود
باز گردیم؟ (شعری و اشاره ای از سعید یوسف)

از طریق رفیق حماد باخبر شدم که نوشته ای از من دربارۀ پویان و بویژه چند سطر شعر سرودۀ من در آغاز آن نوشته در جاهائی بدون ذکر نام نویسنده و سراینده نقل می‌شود. البته اگر نقل از نشریهٔ کار باشد، که فاقد نام من بوده، عذرش موجه است. بهر …

سیاهکل، روزنامه اطلاعات
شعر و سرود
بزِ کوهی، سعید یوسف – زندان قزلحصار، ۱۳۵۲

بزِ کوهی دینگ، دادنگ…   چه غوغاست، چه زنگ؟ می جهد چالاک از صخره به سنگ بزِ کوهی، بزِ پیشاهنگ با جهش هاش که نقبی زده از پست به عالی، به جلو با جهش هاش که از کهنه به نو با جهش ها که ز دیروز به امروز پلی می زند …

%d Bloggern gefällt das: