مارس ۲۰۱۹/ اسفند 1397
از لحظهای که «مرور»ـ
دیدم، شنبه شبِ ۱۷ آذر ۱۳۹۷ تا هم اینک، از میهن آنچه در چمدان دارم اسماعیل خویی رهایم نکرده است؛ بهویژه آنجا که میگوید:ـ
ـ«چه کردهام؟
ـ خدای من!ـ
ـ کنون چه کردهام؟
ـ چه شده است؟
که بر شکیبِ خداوارتان گران میآید
همین که همچو منی نیز در کجای چه هنگامی از جهان شما هست؟!ـ
چه کردهام؟
خدای من چه کردهام
که دوست نیز نهد هیمهام بر آتشِ جان
درون دوزخ بیدر کجای من؟!»ـ
نوشتهی شیدا نبوی را به سختی خواندم. سخت بود برایم فضای نوشته، زبان نوشته، روح نوشته. هر از گاه از خواندن بازمیماندم و از خود میپرسیدم: کسی که چهل سال با او رفاقت داشتهام و حتا یک بار نازکتر از گل به او نگفتهام، چگونه توانسته به کاری که دستی قوی در آن داشتهام، «مروری» بنویسد سرشار از ریشخند، متلک، مچگیری، برچسبزنی، بیاحترامی، افترا، اتهام، پیشداوریهای بیپایه، داوریهای بیپشتوانه و حکمهای ناروا. در خیالم نمیگنجید ـ هنوز نمیگنجد ـ اینهمه بدبینی، سوءظن، توطئهپنداری و بیگانگی از دوست و دوستی! گیرم کتابِ راهی دیگر، کتاب خوبی از آب درنیامده است و کژیها و کاستیهایش پُرشمار، پُراهمیت و پُرآزار! اما شیدا نبوی که مرا میشناسد و میداند جهاننگریام چیست و در کدام طیفِ سیاسی ایستادهام. چرا باید چنین کینورزانه قلم بهدست گیرد، به هر ترفندی دست زند و کتاب را در میان کارهایی چون نخستین کنشهای محمود نادری مأمور وزارت اطلاعاتِ جمهوری اسلامی و یا حماسهی سیاهکل انوش صالحی جای دهد و بنویسد راهی دیگر نیز در «قالب» کتابهای «نظام حاکم بر ایران» ریخته شده و به همان «کار پرداخته» که هدفش «تخطئهٴ» سازمان چریکهای فدایی خلق ایران است. شگفتا، راهی دیگر و «تخطئهٴ چریکهای فدایی خلق»؟! این دیگر چه خوانشیست از کتاب؟ راهی دیگر با نخستین کنشها و یا با حماسهی سیاهکل چه سنخیتی دارد؟! اگر شیدا نبوی نویسندگان آن کتابها را نمیشناسد، نویسندگان راهی دیگر را که میشناسد؛ با شمار زیادی از آنها نان و نمک خورده است و هنوز نشست و برخاست و „دوستی „دارد. این واقعیت را چرا به روی خود نیاورده و نگفته است که هیچیک از کسانی که در راهی دیگر قلم زدهاند، ضد فدایی نبودهاند و نیستند. چرا چنین سرد و خشک از کنار همهی ما گذشته و به این بسنده کرده که بگوید: «این کتاب به باور من به طور قطع و یقین هیچ قرابتی با آن دست از نویسندگان و نوشتهها که در بالا ذکر شد ندارد، اما باز هم تبدیل به متونی [متنی] برای تخطئهٴ آن سازمان یگانه شده است.» خُب، راهی دیگر اگر هیچ قرابتی با «آن دست از نویسندگان و نوشتهها که در بالا ذکر شد» ندارد، چرا ما را در میان آنها آورده است. و دوباره میخوانم „بالا“ را و بالاتر را:ـ
برای خواندن متن کامل بخش اول مقاله لطفا اینجا کلیک کنید
شیدا نبوی، راهی دیگر به کجا؟ مروری بر کتاب راهی دیگر، روایتهایی در بود و باش چریکهای فدایی خلق ایران، تارنمای اخبار روز، 17 آذر 1397:ـ
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=90347
استناد ما به نسخهی پی.دی.اف همین متن است که خانم نبوی همزمان با انتشار نوشته در تارنمای اخبار روز با ایمیل هم برای بسیارانی فرستادند! همین جا بگویم در نقلقولهای ایشان، رسمالخطی را که به کار بستهاند به کار بستهایم؛ تمام و کمال.
راهی دیگر، روایتهایی در بود و باش چریکهای فدایی خلق ایران، (در دو دفتر)، گردآورندگان و ویراستاران: تورج اتابکی ـ ناصر مهاجر، نشر نقطه با همکاری پژوهشکدهی بینالمللی تاریخ اجتماعی آمستردام، بهار 1396
Keine Kommentare