زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
- By : Editor_4
- Category : Uncategorized
رسول بداقی: نغمهای از جنس شجاعت در سمفونی ظلم
در اعماق ظلمتِ ظلم، نغمهای حزنآلود، اما رسا و استوار، از حنجرهی مظلومی به گوش میرسد. این نغمه، ترنم حماسهی مردی است که در میدانِ نبردِ حق و باطل، شمشیرِ کلام را از غلافِ سکوت بیرون کشیده و بر تار و پودِ ستم، زخم میزند. نام این حماسهسرا، رسول بداقی است، معلمی که سالهای عمر خود را در سنگرِ مبارزه با ظلم و ستم و دفاع از حقوق معلمان در زندانهای رژیم سپری کرده است.
بداقی، نه تنها معلمی دلسوز و متعهد، بلکه شاعری وارسته و سخنوری توانا است. او با قلمی توانمند و زبانی رسا، فریاد مظلومان را به رشتهی تحریر درآورده و در گوش جهانیان طنینانداز میکند.
در بند اسارت، جایی که شمعِ امیدِ بسیاری به خاموشی میگراید، بداقی با مشعلِ ایمان و ارادهای پولادین، تاریکی را به روشنایی بدل میکند. او با وجود سختیها و مشقتها، هرگز از آرمانهای خود دست نکشیده و همواره منادی عدالت و آزادی بوده است.
بداقی، الگویی تمامعیار برای معلمان و تمام کسانی است که خواهان دنیایی عاری از ظلم و ستم هستند. او با فداکاری و از خودگذشتگی، درسهایی از شجاعت، استقامت و تعهد به بشریت میدهد.
ما در این روز که بداقی همچنان در بند اسارت است، از صمیم قلب برای او آرزوی سلامتی و توفیق میکنیم. امیدواریم روزی شاهد آزادی این معلم دلسوز و شجاع باشیم و بتوانیم از خدمات ارزشمند او در راه تعلیم و تربیت نسلهای آینده بهرهمند شویم.
رسول بداقی، نغمهای از جنس شجاعت در سمفونی ظلم است، نغمهای که نویدبخش طلوعِ روزی روشن خواهد بود. آرزوی ما برای بداقی، آزادی، سلامتی و تداوم مبارزهاش در راه عدالت و حقوق بشر است.
رسول بداقی بیشترین هزینه را در عرصه صنفی طی نزدیک به دو دهه و اندی پرداخت کرده اما هرگز لحظهای این هزینههای پی در پی و ناتمام را معیاری برای حقانیت و مرجعیت خود بر دیگری قرار نداده است.
🔸۲- حقیقت مبتنی بر واقعیت این است که نسبت حضور بداقی در لحظات حساس به شکلهای مختلف همیشه حضوری پر رنگ، اثرگذار و آموزگارانه بوده است. از تلاش برای تشکل سازی در نقاط مختلف کشور درست در لحظاتی که به علت خطرها و هزینهها، عدهای با لحاظ کردن ملاحظات مختلف و حساب و کتابها یا به انفعال یا به سکوت و یا به دنبال یافتن راهی برای کاری در آینده بودند تا از احتضار به وجود آمده بجهند، این رسول بداقی بود که از تولید محتوای آموزشی تا انجام مصاحبه و حضور میدانی و بیان مواضع همیشه شفاف و شجاعانه و تلاش برای ایجاد یک تشکل تازه در جاهای مختلف کشور، چهرهای خستگی ناپذیر و تعطیل برندار از کنشگری صنفی را به همگان آموخت. این ویژگی او یعنی حرکت در درون ناشناختگیها، تفاوت او را با انواع دیگر کنشگری مشخص میکند. مراد از ناشناختگیها در اینجا همه لحظات تیره و تار و مبهمی است که هر ذهنی قادر به خلق راهبرد در این هنگامهها برای عبور نیست. بیشترین انفعالها مربوط به زمانی است که فشارها به حداکثر خود برسد. انفعال و کناره گیری و عقب نشستن در چنین مواردی امری عقلانی برای بقای تشکیلات تلقی میشود. ممکن است این سخن دلایل منطقی خود را داشته باشد اما از سوی دیگر بقای تشکلها با حفظ میراث و هویت حقیقی خود نیازمند مردان و زنان شجاعی است که در این لحظات بر سر آرمانها بمانند و بر آن پای فشرند. بداقی نشان داده که در این لحظات نه تنها به پاشیدگی ذهنی دچار نمیشود که از قضا مسیرها را با آگاهی توام با مقاومت طی میکند و به تکثیر شجاعت یاری میرساند.
🔸۳- شجاعت منحصر به فرد بداقی، شاید چنین تلقی ایجاد کند که او در کار جمعی قادر به توافق با دیگر نیروهای عقبتر از خود نباشد اما نگاه سندیکالیستی بداقی به حرکت صنفی و تأکید همیشگی او بر تمایز کنشگری از ساحت سیاسی، که به آن باور عمیق داشت، موجب میشد که او مدام بر این نکته تاکید کند که ساختار احزاب سیاسی بر نگاه دبیرکلهای آن بنا شده و عملا روند تصمیمها در آن اغلب دموکراتیک نیست، اما نگاه اصناف بر آرای جمعی نمایندگان تشکلها است و حرکت جمعی در اصناف همواره وفادار به اصل نصف به علاوه یک است.
🔸۴- رسول نگاه محفلی و افقهای کوچک را نمیپذیرفت و از همین رو لحظهای آرام و قرار نداشت تا به معلمان کشور روح حرکت جمعی حق طلبانهی عدالت محور را بیاموزد. از همین رو او بر آن بود که تشکلها باید دیدگاههای واقعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند. برخی از نمایندگان تشکلها میخواهند نمایندگی دیدگاههای بسیاری از معلمانی را داشته باشند که اساسا اهل کنشگری نیستند و به این دایره ورود نکردهاند. اما تشکلها و نمایندگان آن باید، دیدگاههای جمعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند و پوشش دهند. از همین رو برخی از تشکلها که در اوج تجمعات معلمان رأیشان نسبت به تجمع بر خلاف بدنهای بود که ادعای نمایندگی آنها را داشتند، رسول بداقی به آنها میگفت حق بدنه است که از نظر و آرای شما مطلع باشد و نمیتوان با پنهان کردن نظر، خود را نماینده معلمانی دانست که رأیی بر خلاف نظر و دیدگاه آنها میدهید و در عین حال میخواهید در خوشه چینی توفیقهای تجمع با وجود مخالفت با تجمع، خود را شریک بدانید. این نگاه رسول هم حاکی از شفافیت اندیشی او و صداقت و یکرنگی او است.
🔸۵- رسول بداقی اهل مرید پروری و باند بازیهای پشت صحنهای و سیاست بازی برای نمایاندن خود نیست. او در تمام این سالها به تعبیر درست تقی رحمانی، یک کارگر- معلم بوده و در سالهای بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی و اخراج از آموزش و پرورش، لحظات زیادی را با کارگری سپری نموده است.
🔸۶- دغدغه رسول برای داشتن رسانه و تولید محتوا به خاطر بضاعتهای اندک در کار صنفی، موجب شد که او دورههای آموزشی عکاسی و تدوین و فیلمبرداری را طی کند او ساعتها برای ساخت کلیپهای آموزشی وقت و فرصت میگذاشت. به معنی واقعی کلمه تفاوت او با بسیارانی در این است که عدهی بسیاری از ما مشغول تفریح صنفی هستیم و رسول بداقی به مبارزه صنفی مشغول بود. مراد از تفریح صنفی این است که همه کارهای روزمره و زندگی را انجام میدهیم و برای تفریح روحی و روانی خود، کار صنفی را هم در کنار خود داریم اما رسول تمام زندگیش را…
پخشان عزیزی زندانی سیاسی کُرد به اعدام محکوم شد
پخشان عزیزی، روزنامهنگار، مددکار اجتماعی و زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان اوین توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران از بابت اتهام بغی به اعدام محکوم شد.
او اخیرا از برقراری تماس تلفنی و حق برخورداری از حق ملاقات حضوری نیز محروم شده است.
جمهوری اسلامی چهار دهه است که به درستی در کوردستان به کۆماری_سێدارە (جمهوری اعدام) معروف است؛ هیولایی که از خون شریف ترین فعالان کشور تغذیه میکند.
یکشنبه ۳۱ تیر ماه ۱۴۰۳:
فوری! اعزام تیم حرفه ای شکنجه و بازجویی از تهران به زندان رشت برای مجبور کردن شریفه محمدی به اقرار علیه خودش! هشدار: جان و امنیت شریفه به طور جدی در خطر است!
در روزهای گذشته یک تیم مرکب از سه بازجو و مقامات ارشد وزارت اطلاعات از تهران به رشت اعزام شده اند و به زندان لاکان رفته و برای ساعت ها شریفه محمدی را تحت شکنجه روحی و بازجویی و تهدید و تحقیر قرار داده اند تا او علیه خودش، فعالیت هایش و تشکلات مستقل کارگری اعتراف و اقرار اجباری کند.
با توجه به موج جهانی ایجاد شده در حمایت از شریفه محمدی، مقامات ارشد جمهوری اسلامی به وحشت افتاده و به این دلیل سراغ شریفه در زندان لاکان رفته اند نا او را تحت فشار و شکنجه مجبور کنند که با آنها – به قول خودشان- „همکاری“ کند. منظورشان این بوده است که تحت شکنجه و اعتراف مجدد، شریفه را وادار به نوشتن مطالبی کنند که در آن شریفه به اجبار، اتهامات واهی که به او زده اند را تایید کند. قصدشان میتواند این باشد که این اقرار های اجباری را در رسانه هایشان و توسط بازجوخبرنگارانشان نمایش دهند و نسخه ای را هم به مقامات و نهادهای بین المللی بفرستند و ادعا کنند اتهام بغی و فعالیت مسلحانه درمورد شریفه صحیح بوده و نتیجتا حکم اعدام اشتباه نبوده است.
بر اساس اطلاعات موثق دریافتی، این تیم بازجویی و شکنجه که در روزهای قبل از تهران به زندان لاکان رشت رفته اند ادعا کرده اند که قاضی صادر کننده اصرار به اعدام شریفه دارد و آنها او را اعدام خواهند کرد مگر اینکه تن به خواسته ی وزارت اطلاعات و مقامات حکومتی بدهد. این ادعا، تهدید و اطلاعات کذب را در حالی به شریفه گفته اند که قاضی صادر کننده حکم، دیگر نقشی در پرونده ندارد و اکنون پرونده برای فرجام خواهی به دیوان عالی کشور رفته است.
به نظر میرسد مقامات ارشد و مشخصا مقامات امنیتی در جمهوری اسلامی اکنون دست پاچه شده و تحت فشار قرار گرفته اند و مصمم هستند هر طوری شده با شکنجه و ارعاب و تهدید و اذیت شریفه را تسلیم خواسته های خود کنند تا بلکه به جهان „نشان“ دهند که حکم اعدام ظالمانه شان به اصطلاح عادلانه بوده است.
گفتنی است که شریفه محمدی با وجود آزار و فشار و تهدید و شکنجه ای که این تیم شکنجه بر او اعمال کرده اند تن به خواسته آنها نداده و بر واهی بودن اتهامات وارد شده بر خودش و نیز قانونی بودن و مجاز بودن فعالیت های اجتماعی و مدنی خود تاکید کرده و بار دیگر قویا تکذیب کرده است که با هر گروه سیاسی – چه برسد مسلح- در هرگونه رابطه بوده است. ما اطمینان داریم که مقامات ارشد حکومتی باز هم دست به این دست اقدامات خواهند زد و هشدار میدهیم که هم اکنون جان شریفه در زندان لاکان رشت در خطر است.
ما از همه مردم و وجدان های بیدار و همه نهادها و تشکلات و رسانه ها در سراسر جهان میخواهیم که با اقدامات فوری برای آزادی شریفه، در نجات جان او تلاش کنند زیرا حکومت جمهوری اسلامی قصد کرده است حتی قبل از تصمیم دیوان عالی کشور، شریفه را یا بشکند و یا او را با فشارهای روانی و فیزیکی حذف کنند!
اعتراضات و اعتصاب های زندانیان در ایران، اعتراضات اشخاص و نهادها و تشکلات در ایران و جهان و پوشش رسانه ای گسترده در باره پرونده شریفه موفق عمل کرده و حکومت جمهوری اسلامی را وادار به واکنش رذیلانه و بزدلانه علیه جان شریفه کرده است. به این دلیل ما ضمن هشدار درباره سلامت جانی شریفه از همگان میخواهیم فشارها و اعتراضات را دوچندان کرده تا اطمینان حاصل کنیم که ضمن اینکه حکم اعدام شریفه نقض میشود، بلکه او بدون قید و شرط و فوری آزادی شود.
کمپین دفاع از شریفه محمدی
(متشکل از جمعی از اعضای خانواده)
توضیح تکمیلی:
قابل ذکر است که خبر اعزام تیم شکنجه و بازجویی و تهدید و ارعاب به زندان رشت و تحت فشار قرار دادن و شکنجه و تهدید شریفه، توسط پنج منبع موثق که همگی از خانواده های زندانیان در زندان لاکان رشت هستند تایید شده است و آنها این خبر را در ملاقات ها و تماس شان با عزیزان دربند خود دریافت و همگی عینا یک روایت واحد را اطلاع داده اند و درباره امنیت جانی شریفه هشدار داده اند.
❗️فوری! اعزام تیم حرفه ای شکنجه و بازجویی از تهران به زندان رشت برای مجبور کردن شریفه محمدی به اقرار علیه خودش!
هشدار: جان و امنیت شریفه به طور جدی در خطر است!
احضار سپیده رشنو برای اجرای حکم ۳ سال و ۷ ماه حبس
به گزارش دادبان: «میلاد پناهیپور، وکیل سپیده رشنو، پیشتر درباره جزئیات حکم دادگاه تجدیدنظر گفته بود: «دادگاه تجدیدنظر، در دادنامه خود، بخشی از دفاعیات ما را پذیرفته اما با نظر مستشاران شعبه، عنوان اتهامی سپیده رشنو را از «جریحهدار کردن عفت عمومی» به «انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی» موضوع ماده ۷۴۲ قانون مجازات تغییر داد. به موازات این تغییر عنوان اتهامی، شعبه یک دادگاه تجدیدنظر، مجازات وی را از ۶ ماه حبس به ۴ ماه حبس کاهش داد و همچنین مجازات نقدی در نظر گرفته شده را نیز حذف کرد. این دادگاه همچنین با سکوت خود درباره حکم تکمیلی صادر شده علیه سپیده رشنو، عملا رأی به تأیید آن داده است.»
وکیل سپیده رشنو در گفتوگو با شرق در نهایت خاطرنشان کرد: «بدین ترتیب ما با یک رأی قطعی ۴ ماه زندان درباره خانم رشنو مواجه هستیم که حکم تعلیقی ۳ سال و ۷ ماه حبس ایشان در پرونده اتوبوس BRT تهران را به جریان خواهد انداخت و او در حال حاضر، مجموعا با 3 سال و 11 ماه حبس قطعی مواجه است.»دادگاه تجدیدنظر، در دادنامه خود، بخشی از دفاعیات ما را پذیرفته اما با نظر مستشاران شعبه، عنوان اتهامی را از «جریحهدار کردن عفت عمومی» به «انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی» موضوع ماده ۷۴۲ قانون مجازات تغییر داد».
از سوی دیگر سامان رشنو، برادر وی در حساب توییتر خود اعلام کرد که طی تماسی تلفنی از شعبه اجرای احکام، سپیده رشنو میبایست روز شنبه ۶ مرداد جهت تحمل حبس به زندان اوین مراجعه کند.
تداوم بازداشت و بلاتکلیفی مژگان سلمانزاده، شهروند بهائی در زندان ارومیه
به گزارش خبرگزاری هرانا: «مژگان سلمانزاده علیرغم گذشت بیست روز از زمان بازداشت، کماکان در زندان ارومیه در بلاتکلیفی به سر میبرد و امکان آزادی موقت برای او تاکنون میسر نشده است.
وی در تاریخ چهاردهم تیرماه در شهر ماکو توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و چندی بعد از انتقال خود به بند عمومی زندان ارومیه خبر داد».
منوعیت ملاقات حضوری ریحانه انصارینژاد
به گزارش سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه: «ریحانه انصارینژاد، کارگر زندانی، هنگامی که به سالن ملاقات برای انجام ملاقات حضوری با فرزندش در تاریخ یکشنبه ۲۴ تیر مراجعه میکند، توسط مامور سالن ملاقات به وی گفته می شود که ملاقات حضوری او به دستور حفاظت لغو شده است و فقط می تواند ملاقات کابینی داشته باشد. ریحانه انصارینژاد در اعتراض به این عمل غیر قانونی، از ملاقات کابینی نیز خودداری نمود و به بند برگشت.
ریحانه انصارینژاد همچنین مراتب اعتراض خود را به مسئول بند خانم میرزایی به دلیل اهمال کاری و عدم ابلاغ کتبی اعلامنمود. تا کنون هیچنوع ابلاغ کتبی برای ممنوعیت ملاقات حضوری به این کارگر زندانی داده نشده است».
محکومیت محمد حبیبی به شش ماه حبس تعزیری بابت اعتراض به مسمومیت های سریالی دانش آموزان
حکم دادگاه محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران صادر شد .
این فعال صنفی که در تاریخ نهم تیرماه در شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار با اتهام تبلیغ علیه نظام محاکمه شده بود ، به شش ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شد .
این دادگاه مربوط به آخرین بازداشت محمد حبیبی در فروردین ماه سال گذشته است که بخاطر اعتراض به مسمومیت های سریالی دانش آموزان صورت گرفته بود.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
بازداشت پریوش مسلمی و انتقال او به زندان اوین
به گزارش خبرگزاری هرانا: «پریوش مسلمی در تاریخ هفدهم تیرماه، پس از مراجعه به دادسرای اوین بازداشت و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شده است.
او با سه مورد اتهامی تبلیغ علیه نظام، اهانت به بنیانگذار و رهبر و اجتماع و تبانی، مورد تفهیم اتهام قرار گرفته است.
پریوش مسلمی، متولد ۱۳۵۷ در فروردین ماه سال جاری، توسط نیروهای امنیتی در شهر نور بازداشت شد. او پس از سه روز از یکی از بازداشتگاههای امنیتی این شهر آزاد شد.
همچنین پیشتر در شهریورماه ۱۴۰۲، همزمان با سالگرد کشته شدن ژینا امینی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی نهایتا یک ماه بعد با تامین قرار وثیقه از زندان قرچک ورامین آزاد شده بود».
Keine Kommentare