گرامیداشت جانباختگان و جانفشانان در ترور میکونوس
- By : Editor_4
- Category : رسانه تصویری, گفتگوهای زندان, مقاله, یادمان ها
متن پیام سارا دهکردی به مراسم گرامیداشت جانباختگان و جانفشانان در ترور میکونوس
جمعی از فعالین چپ و آزادیخواه روز 17 دی برای یاد و گرامیداشت نوری دهکردی و دیگر شهیدان ترور میکونوس بر سر مزار او در برلین گرد هم آمدند. در این مراسم متن پیام #سارا_دهکردی فرزند #نوری_دهکردی از قربانیان ترور در رستوران میکونوس که توسط #مهرنوش_اشترانی فرزند جانفشان #علی_اشترانی، در مراسم برلین قرائت شد
متن پیام را در زیر می خوانید
***
دوستان و رفقای عزيز،
با خبر شدم که امروز گرد هم میآیید تا از کشتهشدهگان قتل های ج.ا. در خارج از کشور یادی کنید و این مراسم را با جنبش انقلاب در ایران پیوند بزنید. بسیار ارزشمند است که تلاش میکنید با چنین ابتكار عملهایی یادآور نقش تکتک کسانی باشید که جویای آینده بهتری برای آن کشور بودند.
همانطور که اغلب تان میدانید، اینجا مزار کسانی است که عليه دیکتاتوری خانوادهی پهلوی به مبارزه برخاستند و همچون بسیاری دیگر از همرزمانشان پس از سقوط رژیم شاه نیز در مبارزات شرکت جستند. اما متاسفانه روند تاریخ طوری رقم خورد که نه تنها موفق به نزدیک شدن به خواستهای شریف، انسانی، دموکراتیک و عدالت طلبانه خود نشدند، بلکه بلافاصله خود را در برابر احیای دیکتاتوری، و این بار به مراتب خشنتر و بیرحم تر یافتند که مرزهای سرکوب را تا خصوصیترین امور فردی و اجتماعی گستراند تا احدی غیر از دایره هسته ی مرکزی ادارهی سرکوب و کشتارشان از گزند خشونت حکومت در امان نماند.
باری، پدر من در واقع به دست گروه دوم با فرومایگی و بزدلی در خاک کشور آلمان به قتل رسید. اما آنچه او و مبارزات او به من آموخت این بود که حکومت اسلامی در واقع چیزی جز تداوم خشونت دیکتاتوری پیش از خود نبود. در عرصهی شنائت، آنچه شاه آغازید، جمهوری اسلامی تداوم بخشید. بسیاری از رفقای پدر من، زندانی، شکنجه شده و تبعیدی هر دو رژیم بودند. در این رابطه جا دارد یادی کنیم از کاک عبدالله عزتپور که حدود ده روز پیش در تبعید درگذشت.
به قول رفیقی بزرگترین سند در راستای اثبات این ادعا همان گورستان خاوران است. همانطور که میدانید خاوران وخاورانهای سرتاسر ایران مامن مبارزینی هستند که همچون پدر رفیق من مهرنوش اشترانی که امروز این نوشته را از طرف من برای شما میخواند، یا در روزهای اول سرکوب جمهوری اسلامی بدون محاکمه یا در محاکمی که هیچ بویی از عدالت نبرده بودند، و یا همچون رفقای عزیز دیگری که به فاصله چند سال پس از آن در جریان کشتار سراسری زندانیان سیاسی به خاک افتادند.
باید توجه داشت که غالب این مبارزین زندانیان و جانبدربردگان دیکتاتوری شاه بودند. تو گویی ماموریتی که دیکتاتوری شاه در سرکوب، کشتار ، فقیر سازی ، به فلاکت نشاندن مردمان و به حاشیه راندن ملتهای آن سرزمین نیمهکاره گذاشته بود توسط دیکتاتوری جمهوری اسلامی تداوم پیدا کرد.
امروز جنبش انقلابی به دادخواهی کشته شدن ژینای عزیز و با شعار ژن، ژیان، ئازادی در ادامهی مبارزات پیوستهی سالهای گذشته جان تازهای به صفوف مبارزین علیه دیکتاتوری دمیده. تا امروز متاسفانه جوانان، نوجوانان و کودکان بسیاری در صفوف این مبارزه جان عزیز خود را گذاشتند و گذشتند. کمترین وظیفه مرور خواست و ارادهی جوانانیست که در این همآورد شرکت جستند. با نگاهی به روح سرکششان چیزی جز روحیهای قوی آنتی اوتوریتر نمیتوان جست. این جنبش خواهان پایان سلطه در هر سطح از خانواده تا حکومت است. بدیهیاست که چنین روحیهای نمایندگی گری افراد و گروههایی که خود را نمایندهی آن جا میزنند را نمیپذیرد و پیروزی این اراده بیشک جایی برای تداوم دیکتاتوری نخواهد گذاشت.
در چنین زمینهایست که نگرانی از تکرار تاریخ، اینبار چه در غالب بازگشت سلطنت چه در غالب هر نیروی دیگری که بخواهد چرخه فقر، بیعدالتی، محدود سازی حق تعیین سرنوشت، آزادیهای سیاسی و اجتماعی را تداوم بخشد، به دغدغه هر آزادیخواهی بدل شده. خاصه آنان که درس از تاریخ معاصر مبارزات چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان را در ذهن خود دارند.
متاسفانه امروز نیز حامیان تداوم وضع موجود، با تمام قوا از طریق رسانهها شان و به واسطه بودجههای پایان ناپذیر سعودی،اسرائیل، ایالات متحده و اروپا سعی در چهره سازی در راستای قیم تراشی برای جنبش جوانان آن کشور دارند. در چنین فضاییست که هر کمپین و هر حرکتی باید طوری سنجیده شود که چیزی جز صدای جوانان مبارز و عاصی از اتوریتر را نمایندگی نکند. و بازیچه منویات فضاهای رسانهای و یا مهندسی سیاسی و گفتمانی قدرتمندان قرار نگیرد.
همانطور که میدانید در فراخوانی که از طرف آقای اسماعیلیون و از طریق توییتر ایشان منتشر شده، ایشان دعوت کردند تا ساکنین هر شهری گلی بر مزار جانباختگان جنایات جمهوری اسلامی قرار دهند. این دعوت در سالگرد شلیک نیروهای نظامی جمهوری اسلامی به هواپیمای مسافربری که به کشته شدن شهروندان بیگناه این پرواز به شمول افغانستان، ایران و … منجر شد، صورت گرفت. جنایتی که به کشتهشدن همسر و فرزند نازنین آقای اسماعیلیون نیز انجامید.
امروز از هر لحظهی تاریخی مهمتر است که همهی ما کسانی که عزیزانمان را بواسطه جنایات جمهوری اسلامی، چه در خارج از کشور و چه در داخل از دست دادیم، به امکان بازتولید چرخه خشونت آگاه باشیم.
یکی از اصلیترین شاخصههای موفقیت سرکوب منجر به استقرار سیاسی رژیمی که ظرف چهل و چند سال خود را با جنایت کار ترین رژیمهای تاریخ معاصر جهان هم باشگاه کرد، شعار های وحدت طلبانه خمینی بود. دروغهای این فرد بستری شد برای خریدن وقت، به خطا بردن گروه گروه از نیروهای مردمی و درهم شکستن تمامی ابتکارات عملی که از پایین برای عمیق کردن اهداف انقلاب ۵۷ و علیه دیکتاتوری شکل گرفته بود. امروز خود را موظف دیدم تا در جمع یارانی که در کنار مزار پدر و عموی عزیزم که او نیز قربانی غیر مستقیم ترور جمهوری اسلامی شد، به شما یادآور شوم که نباید اجازه داد تا از خاک کسانی زندگی زیبای خود را فدای مبارزه با دیکتاتوری کردهاند در راستای همگراییهایی از این دست سواستفاده شود. در سالهای گذشته کم نبودند لحظههایی که شاهد بیپرنسیبترین سواستفادهها بودیم. تا جایی که بطور مثال سرود مقتول را برای داغ کردن کمپین انتخاباتی کسانی که در جایگاه قاتل بودند خواندند و یا در همین نزدیکی چله ژینای عزیز یادآور تولد محمدرضا پهلوی برای پسرش شد. در این راستا میخواهم به آقای اسماعلیون هم گوشزد کنم که جای دریغ و افسوس خواهد بود اگر انگیزههای مبارزاتی و به حق ایشان باعث شود تا یاد عزیز همسر و فرزند ایشان در راستای پروژههایی فرای ارادهی جمعی علیه باز تولید چرخهی دیکتاتوری و خشونت مورد استفادهی ابزاری قرار گیرد.
از تمام شما تشکر میکنم که فرصت ابراز این نگرانی هارا به من و رفیقم مهرنوش دادید.
با سلام های گرم.
سارا
ژن_ ژیان_ ئازادی
به نقل از کانال تلگرامی شبنامه https://t.me/schabname/9278
Keine Kommentare