واکاوی تاثیر متقابل خیزشهای اجتماعی با جنبش دانشجویی؛
کشور ایران، از دیرباز دارای جنبش دانشجویی فعال و اثرگذاری بوده است و از آغاز تاسیس دانشگاه در کشور ایران، به خاطر اینکه „دانشجو“ جایگاه اجتماعی خوبی در جامعه داشته است، دانشجویان „احساس مسئولیت اجتماعی“ کرده و در مناسبات جامعه دخالتهای شایسته و گستردهای کردهاند. جانفشانیها و ایستادگیهای دانشجویان، در هر دورهای در زندانهای سیاسی ایران بر کسی پوشیده نیست، چوبههای دار و تیرها نیز شرمگینانه، اما درستی این حقیقت را گواهی میدهند؛ به ویژه اینکه بیشتر اعدام شدگان و زندانیان دههی شصت در سیاهچالهای مخوف نظام جمهوری اسلامی ایران را دختران و پسران دانشجو تشکیل میدادند.
با اشاره به اینکه توسعه و پیشرفت هر جامعهای نسبت به نبرد طبقاتی در اعماق آن جامعه ارزیابی میشود، ولی از سوی دیگر، رشدنیافتگی نیروهای مولده در ساختار اجتماعی اقتصادی کشور، موجب شد که رو در روییهای اجتماعی با نظام حاکم، توسط جنبش دانشجویی انجام شود، باید با صدای بلند گفت که دانشجویان، بار این مسئولیت اجتماعی تاریخی را مسئولانه و شجاعانه به دوش کشیدند.
اگر تا کنون، دانشجویان و دانشآموختگان باورمند به آزادی و رهایی، علیه نابرابریهای اجتماعی اعتراض میکردند و در مبارزه با نظم موجود، کنشگری میکردند و بیدریغ و بیپروا تا پای جان ایستادگی میکردند تا با جنبش خویش، سببساز تحرکهای اجتماعی شوند، هماینک اما، خیزش اجتماعی دی ماه 1396، با حضور فعال و سراسری خویش، از درون جوشید و ارادهمند، کوچهها و خیابانها را تسخیر کرد و خسته از تنگناهای بسیار از جمله فقر و بیکاری و گرانی، بغض در گلو مانده را آزاد کرد و با فریاد خویش، اعتراضگری کرد و نشان داد که این بار، فروشندگان نیروی کار، بازیگر اصلی مبارزه با نظم موجود هستند و به یقین میتوان گفت که این خیزش، خاستگاه طبقاتی داشت.
اگر تا کنون دانشجویان صدیق و شریف و مبارز از اقشار فرودست میخواستند که به مبارزات اجتماعی بپیوندند، این بار دانشجویان بودند که به خیزش اجتماعی دی ماه پیوستند؛ روز دوم اعتراضهای سراسری، دانشجویان بیشتر دانشگاههای کشور و روز سوم، دانشجویان دانشگاه تهران صادقانه اعلام کردند که از خیزش اجتماعی پشتیبانی میکنند و پیگیرانه، پا به میدان گذاشتند و مثل همیشه با حضوری پویا، نه تنها دانشگاهها را فعال کردند، بلکه با پیوستن به شورش گرسنگان، فریاد این خیزش را رساتر کردند؛ هماکنون نیز جنبش دانشجویی در سراسر کشور فعالتر و ریشهایتر از پیش، نظم موجود را به چالش کشیده است و از خواستهای صنفی گرفته تا نقد کلان نظام حاکم، بیش از پیش فعالیت میکند.
برآیند این جابجایی، نموداری را ترسیم میکند که حاکی از رشد بردار نیروهای مولده از یک سو و از سوی دیگر، کالا شدن نیروی کار را برجستهتر میکند.
در نتیجه، مناسبات اجتماعی در ارتباط با تحرکهای اجتماعی، پس از خیزش دی ماه 1396، تغییر کیفی خواهد کرد. هرچند، نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان حافظ سرمایه با اصلاح تعرفههای مالی و انعقاد قراردادهای کلان اقتصادی، حلقهی خویش را در زنجیرهی نظام سرمایهی جهانی شده هماهنگتر کرده بود، اما لشکر نیروی کار، هنوز با هویت خویش در روابط اجتماعی جامعه، پا به میدان نگذاشته بود. اینک اما، فروشندگان نیروی کار با خیزش سراسری و خودجوش فرودستان جامعه، فقط ورود خود را به سپهر سیاسی اجتماعی ایران اعلام کرد و از این پس برای پیشبرد اهداف ارزشمند اجتماعی توسعهیافته و رشدیابنده، مبتتی بر منافع طبقاتی، کنشگری خواهد کرد و این راه بازگشتناپذیر، پیشنیازهایی کلیدی دارد و یکی از بارزترین این نیازها، ایجاد تشکلهای منسجم و هدفمند در تار و پود این جامعه است. فروشندگان نیروی کار، گامهای با هویت خویش را برمیدارد و ارادهمند، رهایی خویش را با تحرکها و خیزشهای پسین محقق میکند؛ جنبش دانشجویی نیز پس از یک قرن پرداخت هزینههای شگرف، توانایی همراه شدن با فروشندگان نیروی کار را در سر میپروراند تا خیزشهای اجتماعی، توسط فروشندگان نیروی کار به جنبش اجتماعی بدل شود.
در پایان گفتنی است که آهنگ ورق خوردن ورقهای تاریخ در مسیر تحولات اجتماعی، شتاب گرفته است و لرزه بر اندام سرمایه، به ویژه بر ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران انداخته است؛ سالها بود که تاریخ، دردمند و آبستن بود، زایشی نو در راه است که آزادی و رهایی را از مسیر بوی نان به آغوش خواهد کشید.
ساسان دانش
ـ 20 ژانویه 2018
برابر با 30 دی 1396
Keine Kommentare