پیش به سوی کارزاری برای تشکل سراسری کارگران ایران!ـ
ایجاد تشکل سراسری کارگران، یک ضرورت است. کارگران ایران هر روز این ضرورت را بیشتر و عمیقتر در محیط کار و زندگی خود درک کرده و جای خالی آنرا بویژه در موقعیتهای بحرانی و در برابر حملات سرمایه، ارتجاع و ضدانقلاب تجربه کردهاند. اين ضرورت بارها در پاسخ به ستم اقتصادی و اجتماعی و حقوقیاى که دهههاست به طور سازمانیافته و مستمر بر کارگران و زحمتکشان اعمال میشود در جنبش کارگرى ايران مطرح شده است و چندين سال پیش نيز تلاشهای زیادی برای ایجاد سازمان سراسرى کارگران ايران صورت گرفت اما هنوز به این مهم دست نیافتهایم. جا دارد که در «روز همبستگی جهانی طبقه کارگر» بر ضرورت ایجاد تشکل سراسری تاکید کنیم و عزممان را برای تحقق آن مصممانه جزم کنیم. در شرايطى که بحران اقتصادى، سياسى و اجتماعى سرتاسر «جمهورى اسلامى» را در کام خود فرو مىبرد، ضرورت چنين تشکلى بيش از پيش برجسته مىشود. کمبود آن را در موج اعتراضات اخير بوضوح مشاهده کرده ايم. اگر چنين تشکلى وجود داشت اين موج به اين سرعت مسدود نمىشد.
در بين بديلهاى گوناگون داخلى و خارجى و تمام وعده و وعيدها براى تغيير و اصلاح رژيم، آن چه مشترک است همانا وخامت هر چه بيشتر وضعيت کارگران و زحمتکشان ايران و تشديد تعرض به حقوق آنهاست. تجربه چند دهه گذشته نشان داده است که در وضع کنونی و با توازن قوای فعلی، تشکلهاى مستقل کارگرى در سطح محلى و يا اتحاديهها و انجمن هاى صنفى مجزا و منفرد سرکوب مىشوند و قادر به پيشبرد فعاليت مستمر و جدى نيستند. اگر طبقه کارگر نتواند خود را در قالب جنبشی سراسری حول مطالبات مشترک خود متشکل کند، نه تنها از دست یافتن به بدیهیترین مطالبات خود بازمیماند، بلکه آنچه را دارد نیز روز به روز بیشتر از دست خواهد داد. قدرت اين طبقه در همبستگى طبقاتى آن است و بدون اتحاد وسیعترین طیفهای کارگران ایران حول مطالبات مبرم و مشترک موجود و مبارزهای سراسری و متحدانه برای دستیابی به آنها، نخواهيم توانست اين قدرت را به حرکت درآوريم و رژيم سرمايه دارى را به عقب برانيم. اقدامات پراکنده و تشکلهای منفرد و محلى تا به امروز پاسخگو نبوده اند. امروزه مطالبات مبرم و مشترک کارگران ایران نه تنها این قابلیت را دارد که گستردهترین طیفهای طبقه کارگر را متحد سازد بلکه میتواند بخشهای بزرگی از ساير لايههاى ستمديده و زحمتکش جامعه را نیز با خود همراه کند. به عنوان نمونه، حق آزادی تشکل و بیان، حداقل دستمزدى بالاى خط فقر، بیمه بيکارى براى همگان، بهداشت و آموزش رايگان، و رفع هرگونه تبعيض جنسى، عقيدتى و ملى از جمله مطالباتی هستند که کمتر کسی منکر سراسری بودن آنهاست و از این رو مبارزه پیگیر و متحدانه حول آنها میتواند توازن قوا را به نفع طبقه کارگر و متحدانش تغییر دهد. در هر جا که هستيم مىتوانيم از همين فردا تلاش براى ايجاد واحدهاى محلى چنين جنبشى سراسرى را آغاز کنيم. اين مبارزه نه تنها در تضاد با مبارزات جارى براى خواستهاى بخشهاى مشخص طبقه کارگر و يا تشکلهاى اتحاديهاى و صنفى آن نيست بلکه مىتواند آنها را تقويت کند و با تغيير تناسب قوا در جامعه امکانات پيروزىشان را فراهمتر سازد.
ما جمعی از فعالان کارگری، بار دیگر بر ضرورت ایجاد تشکل سراسری کارگری در برهه حساس کنونی تاکید مى کنیم و از تمامی کسانی که خود را متعلق به طبقه کارگر ایران میدانند رفیقانه مى خواهیم که به قدر توانایی خود در گستردن و به پیش بردن هرچه بیشتر این بحث در حوزههای نفوذ و فعالیت خود بکوشند و اقدامات عملى جهت تحقق آن را باجديت بيشترى دنبال کنند.پیش به سوی تشکل سراسری کارگران ایران!ـ
جمعی از فعالان کارگری
ـ ۱۱ اردیبهشت 97
در بين بديلهاى گوناگون داخلى و خارجى و تمام وعده و وعيدها براى تغيير و اصلاح رژيم، آن چه مشترک است همانا وخامت هر چه بيشتر وضعيت کارگران و زحمتکشان ايران و تشديد تعرض به حقوق آنهاست. تجربه چند دهه گذشته نشان داده است که در وضع کنونی و با توازن قوای فعلی، تشکلهاى مستقل کارگرى در سطح محلى و يا اتحاديهها و انجمن هاى صنفى مجزا و منفرد سرکوب مىشوند و قادر به پيشبرد فعاليت مستمر و جدى نيستند. اگر طبقه کارگر نتواند خود را در قالب جنبشی سراسری حول مطالبات مشترک خود متشکل کند، نه تنها از دست یافتن به بدیهیترین مطالبات خود بازمیماند، بلکه آنچه را دارد نیز روز به روز بیشتر از دست خواهد داد. قدرت اين طبقه در همبستگى طبقاتى آن است و بدون اتحاد وسیعترین طیفهای کارگران ایران حول مطالبات مبرم و مشترک موجود و مبارزهای سراسری و متحدانه برای دستیابی به آنها، نخواهيم توانست اين قدرت را به حرکت درآوريم و رژيم سرمايه دارى را به عقب برانيم. اقدامات پراکنده و تشکلهای منفرد و محلى تا به امروز پاسخگو نبوده اند. امروزه مطالبات مبرم و مشترک کارگران ایران نه تنها این قابلیت را دارد که گستردهترین طیفهای طبقه کارگر را متحد سازد بلکه میتواند بخشهای بزرگی از ساير لايههاى ستمديده و زحمتکش جامعه را نیز با خود همراه کند. به عنوان نمونه، حق آزادی تشکل و بیان، حداقل دستمزدى بالاى خط فقر، بیمه بيکارى براى همگان، بهداشت و آموزش رايگان، و رفع هرگونه تبعيض جنسى، عقيدتى و ملى از جمله مطالباتی هستند که کمتر کسی منکر سراسری بودن آنهاست و از این رو مبارزه پیگیر و متحدانه حول آنها میتواند توازن قوا را به نفع طبقه کارگر و متحدانش تغییر دهد. در هر جا که هستيم مىتوانيم از همين فردا تلاش براى ايجاد واحدهاى محلى چنين جنبشى سراسرى را آغاز کنيم. اين مبارزه نه تنها در تضاد با مبارزات جارى براى خواستهاى بخشهاى مشخص طبقه کارگر و يا تشکلهاى اتحاديهاى و صنفى آن نيست بلکه مىتواند آنها را تقويت کند و با تغيير تناسب قوا در جامعه امکانات پيروزىشان را فراهمتر سازد.
ما جمعی از فعالان کارگری، بار دیگر بر ضرورت ایجاد تشکل سراسری کارگری در برهه حساس کنونی تاکید مى کنیم و از تمامی کسانی که خود را متعلق به طبقه کارگر ایران میدانند رفیقانه مى خواهیم که به قدر توانایی خود در گستردن و به پیش بردن هرچه بیشتر این بحث در حوزههای نفوذ و فعالیت خود بکوشند و اقدامات عملى جهت تحقق آن را باجديت بيشترى دنبال کنند.پیش به سوی تشکل سراسری کارگران ایران!ـ
جمعی از فعالان کارگری
ـ ۱۱ اردیبهشت 97
به نقل از فراپیش