یادداشت رسیده
————————–
حکم زندان روزبه گیلاسیان به جریان افتاد
روز گذشته روزبه گیلاسیان نویسندهی ساکن گرگان برای اجرای یک سال حکم به زندان برده شد. پیشتر الهه سروش نیا(نویسنده)همسر او به هشت میلیون تومان جریمه نقدی و نیما صفار (نویسنده) همپرونده و دوست او به هشتاد روز حبس محکوم، و شمار دیگری نیز بازداشت و بازجویی شدند. نیما صفار نیز همین روزها باید به زندان برود. این همه جر…یمه و بازداشت و بازجویی و زندان برای چه؟ برای جمع شدن و بحث کردن! و این معنایی جز سرکوب صریح آزادی بیان ندارد. البته در این مورد بیش از هر چیز “جمع شدن” ، دستگاههای امنیتی و قضایی را برآشفته است. “جمع شدن” همان فعلی است که در حکومتهای نظامی ممنوع است و جرم تلقی میشود.
در باره اجرای حکم روزبه گیلاسیان، علیرضا آدینه شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران یادداشتی برای این صفحه فرستاده است که میخوانید. با تشکر از ایشان.
————————–
پیشانی از هجوم وقاحت کبود می شود (محمد مختاری)
میان خبرهای تلخ و هردم فزایندهی این روزها که امان مان را بریده است، شنیدم روزبه گیلاسیان نویسنده و اندیشمند جوان کشورمان برای تحمل یک سال دوران محکومیت ناعادلانه اش، خود را به زندان امیرآباد گرگان معرفی کرده است.
در سرزمینی که دشمنان حقیقی انسان، قاتلان تفکر و سارقان اصلی جان و مال مردم با خیالی آسوده می آیند کیسه می انبارند و می روند و ستمدیدگان و تهیدستان باید تاوان زیاده خواهیهای مشتی مفتخواره را بدهند و قربانی نمایشهای مهوعی چون قطع دست در راستای ایمن سازی فریبکارانه ی حاکمیت شوند؛ جایی که حاکمانش هر فریاد آزادی خواهی و عدالت جویی را همصدایی با دشمن می خوانند و منتقدان این وضعیت رو به زوال را نفوذی دشمن می پندارند، چگونه می توان همچنان از امید و رستگاری گفت؟
چندی پیش روزبه گیلاسیان به اتهام مضحک و واهی “تشکیل جلسات بحث آزاد در منزل خود” همراه با همسرش الهه سروشنیا و دیگر یار همقلم مان نیما صفارسفلایی (که او نیز چند روز دیگر باید برای طی دوران محکومیتش روانه ی زندان شود) و چند تن دیگر بازداشت شدند. پس از بازجوییهای طولانی و تشکیل دادگاه، الهه سروش نیا به هشت میلیون تومان جزای نقدی، نیما صفار به هشتاد روز حبس و روزبه گیلاسیان به یک سال حبس محکوم شدند.
خوب می دانیم که صدور این حکمهای ظالمانه و ایجاد رعب و وحشت تنها برای محدود کردن هرچه بیشتر آزادی بیان و اندیشه است. پس:
سکوت نمی کنیم
جای نویسنده زندان نیست
اندیشه را نمی شود به زنجیر کشید
یاران اهل قلم ما و همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی باید فوری و بیقید و شرط از سیاهچالههای سرکوب و تحجر و تعصب آزاد شوند.
– علیرضا آدینه –
نظر بر خبر
بازداشت دهها روزنامهنگار در ترکیه
تا روز گذشته (سه شنبه) دهها روزنامهنگار و سیاستمدار در ترکیه بابت انتقاد از عملیات ارتش علیه کردهای سوریه بازداشت شدهاند. بر اساس گزارش خبرگزاریها این عده با اتهام «نشر تبلیغات تروریستی» به دست نیروهای امنیتی و پلیس شناسایی و دستگیر شدهاند. بر اساس این گزارش، از زمان آغاز عملیات موسوم به «شاخه زیتون» ارتش ترکیه علیه کردهای سوریه در منطقه عفرین در روز جمعه گذشته، در کل بیش از نود نفر به دلیل اظهار نظر در این زمینه بازداشت شدهاند.
«گزارشگران بدون مرز» که یک نهاد بین المللی مدافع آزادی مطبوعات است در گزارش های یکسال اخیر خود تاکید کرده که ترکیه از جمله زندان های بزرگ برای روزنامه نگاران در جهان است. به گزارش رویترز، مسئولان دولتی در آنکارا روز دوشنبه برگزاری هر گونه تظاهرات، راهپیمایی، تجمع اعتراضی و کنسرت موسیقی را، مادامی که عملیات ارتش ترکیه در شمال سوریه ادامه دارد، ممنوع اعلام کردند.
از این برخوردها پیداست که دولت ترکیه میخواهد با بستن دهان منتقدان و معترضان گوش مردم ترکیه و جهان را فقط به روی تبلیغات خود باز بگذارد و عملیات خونبار ارتش خود را در غیاب وجدان بیدار افکار عمومی پیش ببرد. حمله به عفرین حمله به مردمی است که قصد کردهاند سرنوشت و امور جامعهی خویش را به دست گیرند. همین قصد بهخودی خود موجب نگرانی هر حکومت دیکتاتور در هر گوشهی جهان میشود، چه رسد به آنکه از سوی مردمی اجرایی شده باشد. دولتهای استبدادی “استعداد” شان در قلب کردن واژهها و نمادها تابعی از استعداد خونریزیاشان است؛ با نام “صلح” جنگ به راه میاندازند و با نام “امنیت” ناامنی میپراکنند؛ با “شاخهی زیتون” که نماد صلح است به جنگ مردمی میروند که با کسی جنگ ندارند. اینها، یک کلام، معنایش فریبکاری است. اهل واژه، نویسندگان و روزنامهنگاران شرافتمند به سهم خویش باید از قلب کردن واژهها به دست دستگاه فرهنگی دیکتاتورها و از سلطهی فریب بر افکار مردم ترکیه و جهان جلوگیری کنند.