حاکمانی که از اتاقهای امنِ خود برای جهان عربدهکشی میکنند از آزاد بودن انسانهایی که از وابستگیهای مالی و باندی مبرا بوده و صدای ستم دیدگان این کشور هستند، میهراسند.
- By : Editor_4
- Category : Uncategorized, اخبار زندان, رسانه آلترناتیو, زندان در ایران
حاکمانی که از اتاقهای امنِ خود برای جهان عربدهکشی میکنند از آزاد بودن انسانهایی که از وابستگیهای مالی و باندی مبرا بوده و صدای ستم دیدگان این کشور هستند، میهراسند.
یکی از آنها جعفر_ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران است که با وجود پایان دوران حبس، از آزادی وی توسط نهادهای امنیتی جلوگیری میشود.
ابراهیمی به همراه تعدادی از فعالان صنفی در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت و متعاقبا به دو سال محکوم شد که با احتساب ایام بازداشت موقت در پرونده قبلی بایستی ۲۹ اسفند از ۱۴۰۲ با توجه به تجمیع پرونده از زندان آزاد میشد. ابراهیمی در سالهای فعالیت خود، برای آموزش رایگان و برابر، لغو خصوصیسازی آموزش، حقوق کودکان و … فعالیت کرده است.
در مورد دیگر، با درخواست وکیل توماج_صالحی مبنی بر فک و تخفیف قرار تأمین بازداشت موقت او مخالفت شد.
در این ابلاغیه از دلایل مخالفت با این درخواست نوشته شده:
مجازاتِ یکی از اتهامات موجود در کیفرخواست که افساد فیالارض میباشد، سلب حیات است.
نامبرده پس از آزادی اقدام به فعالیت نموده و آزادی او مخل نظم عمومی است.
بیم از تبانی او با سایر مرتبطین و لزوم دسترسی آسان به او و جلوگیری از فرار نامبرده.
حساب کاربری صالحی دراینباره نوشته است:
این دلایل واهی در حالی مطرح شده که سال پیش توماج صالحی از اتهام افساد فی الارض تبرئه شد و پس از آزادی در پی فراهم کردن خانه ای جدید و از سرگیری زندگی خود در ایران بود که با هجوم وحشیانه عوامل اطلاعاتی در خیابان و مقابل رستوران مواجه شد. پر واضح است که چه کسانی مخل نظم عمومی و آسایش یک هنرمند پس از تحمل ۲۵۲ روز انفرادی و شکنجه جسمی و روانی شدند.
زندانی سیاسی آزا دبایدگردد
علیه بی تفاوتی علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
سه متهم سیاسی اهل گیلان، حافظ فروحی، آرمان صدقی ثابت و مهدی میرزایی، بیش از ۴۳۰ روز است که در زندان لاکان رشت به سر میبرند.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، علیرغم برگزاری دادگاه در بهمن ۱۴۰۲ و احتمال آزادی موقت، پرونده جدیدی برای این افراد گشوده شده و وضعیت آنها همچنان بلاتکلیف است.
در حالی که این افراد قرار بود پس از برگزاری جلسه دادگاه به صورت موقت آزاد شوند، با گشایش پرونده جدید مواجه شدند. اتهامات این سه متهم سیاسی عضویت در گروههای مخالف نظام عنوان شده است.
بازداشت آنها در دی ماه ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی در رشت انجام شد و پس از ۲۹ روز، به بند میثاق زندان لاکان رشت منتقل شدند.حافظ فروحی و آرمان صدقی ثابت هر دو ۲۸ ساله و مهدی میرزایی ۳۱ ساله هستند.
ساناز جهان تیغ، فعال سیاسی و از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، بیش از ۲۰۰ روز است که در زندان ساری به سر می برد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، خانم جهان تیغ حدودا ۳۰ ساله و اهل قائمشهر است. او اوایل شهریورماه ۱۴۰۲ برای سومین بار توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
تاکنون هیچ جلسه دادگاهی برای رسیدگی به اتهامات وی برگزار نشده و مسئولین با آزادی موقت او با تودیع وثیقه مخالفت کرده اند.
وی پیش از این نیز دو بار دیگر در رابطه با اعتراضات خوزستان و اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بازداشت و سپس آزاد شده بود.
اتهامات مطروحه علیه وی تبلیغ علیه نظام و تحریک مردم به برهم زدن امنیت کشور عنوان شده است. خانواده و دوستان ساناز جهان تیغ نگران سلامتی و وضعیت او در زندان هستند.
اخراج و بازنشستگی_اجباری برای ۳۶ نفر از فعالان صنفی معلمان
نزدیک به سه دهه از فعالیتهای کانونهای صنفی معلمان می گذرد و در طی این سالها بارها شاهد احضار، بازداشت، احکام سنگین زندان، انفصال از خدمت، تبعید، و دیگر فشارها بر فعالین صنفی در سراسر کشور بودهایم
در سال ۱۴۰۰ که اوج جنبش معلمان بود و با برپایی تجمعات منجر به عادیسازی خیابان شدند نیروهای امنیتی تشدید سرکوب جنبش معلمان را در دستور کار خود قرار دادند؛ تا جاییکه در سال ۱۴۰۲ ، ۱۲ نفر از فعالین صنفی با حکم #اخراج مواجه شدند و ۲۶ نفر از فعالین حکم #بازنشستگی_اجباری دریافت کردند، معلمانی که در دفاع از حق معلمان و دانشآموزان تاوان دادند تا درس عبرتی باشند برای دیگران؛ اما غافل از اینکه جنبش معلمان قائم به فرد نبوده و ما همچنان تا رسیدن به خواستههای معلمان در کف خیابان هستیم.
در این دوره از وزارت دو ساله سیاه صحرایی بیشترین آمار سرکوب معلمان را با همراهی هیاتهای رسیدگی به تخلفات معلمان روبرو شدیم و حراستهای نواحی و ادارات کل بازوی سرکوب فعالین صنفی در دو سال اخیر بودند.
فعالان صنفی سالهاست که برای رسیدن به مطالبات خود و دانشآموزان هزینه میدهند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان_ایران
ضمن تقدیر و تشکر از فعالین صنفی بیادعایی که در این راه بارها هزینه دادند و همچنان بر مواضع بر حق خود ایستادگی میکنند بار دیگر ضمن محکوم کردن احکام غیرعادلانه فعالین صنفی و تداوم این فشارها و اقدامات غیرقانونی، یادآور میشود احکام قرون وسطایی هرگز نمیتواند مسیر مطالبهگری قانونی فعالان صنفی را مسدود نماید.
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
در اولین سه شنبه سال جدید تعدادی از زندانیان در زندانهای خوی و نقده به اعتصاب غذای „سه شنبههای نه به اعدام“ پیوستند و همراهی خود را با این کارزار اعلام نمودند.
بنابر اعلام یک منبع نزدیک به این زندانیان، آنها اعلام کردهاند برای توقف ماشین اعدام و سرکوب، همراه با سایر زندانیان اعتصابی در زندانهای قزلحصار، اوین، ندامتگاه کرج و … در نهمین هفته این کارزار روز سهشنبه، ۷ فروردین ۱۴۰۳، اعتصاب غذا کردهاند.
لازم به ذکر زندانیان اعتصابی در آخرین سهشنبه سال ۴۰۲ بر ادامه کارزار در سال جدید تاکید نموده و خواستار حمایت سایر زندانیان و وجدانهای بیدار شدهبودند.
در بیانیه آخرین سهشنبه سال پیش که توسط جمعی از زندانیان اعتصابی سه شنبههای سیاه در زندان های قزلحصار اوین، کرج، مشهد و خرم آباد امضا شدهاست آمدهبود :
ما اطمینان داریم دور نیست آن روزی که با تحقق حاکمیت مردم ایران بر سرنوشت خویش، هیچ شهروندی به خاطر عقیده و اندیشهاش، اسیر سرکوب و بیداد استبداد نشود؛ اما تا آنروز ما رسالت اخلاقی خود میدانیم که در سال پیشرو نیز از درون زندان به اعتراض خود علیه اعدام ادامه دهیم و از همه وجدانهای بیدار میخواهیم ما را یاری دهند.
هدف ما از کارزار سهشنبههای سیاه و این اعتصاب هفتگی، جلب توجه افکار عمومی به این مهم بود که اعدام قتل حکومتی مجازاتی بدون بازگشت و ابزار سرکوب و ارعاب حکومت اقلیت مستبد حاکم بر کشور است.
جمهوری اعدام اعدام قتل عمددولتی است علیه بی تفاوتی علیه سکوت اعتصاب غذا زندانی سیاسی آزادبایدگردد قیام علیه_اعدام
ماه رمضان، سوتغذیه مضاعف و غذای بیکیفیت برای تمامی زندانیان
گزارش ارسالی به بیدارزنی
وضعیت غذا در زندان قرچک، فاجعه است.
«پس از انتقال زندانیان سیاسی زندان قرچک به زندان اوین در اردیبهشتماه سال گذشته، مسئولان زندان قرچک شرایط حاکم بر این زندان را به حالت قبل برگرداندند؛ چرا که ستم بر زندانیان جرائم غیرسیاسی، هزینه و تبعاتی برای مسئولان ندارد. مسئولان زندان بدون آنکه نگران انتشار گزارشی از وضعیت زندان در رسانهها باشند، زندانیان قرچک را در وضعیتی دشوار قرار داده و به هیچیک از مطالبات یا شکایات زندانیان رسیدگی نمیکنند. (در میان بیشمار مثال، اعدام سمیرا سبزیان، شاید بتواند عمق بیاخلاقی و عدمصداقت مسئولان زندان قرچک را به خاطرمان بیاورد).
اما یکی از مهمترین مسائل این روزها برای زندانیان زندان قرچک، «رفع گرسنگی» است. با شروع ماه رمضان، وعدۀ ناهار در زندان در ساعات بامداد توزیع میشود؛ به بیان دیگر زندانیانی که به سبب عدم تمایل، بیماری و یا دلایل دیگر روزه نمیگیرند، وعدۀ ناهار خود را از دیگهای سرد در بشقاب کشیده و به دلیل نبود هیچ امکاناتی برای گرم کردن غذا، مجبورند غذای سرد بخورند؛ غذایی که البته مدتهاست کسی مایل نیست به آن لب بزند. غذایی که بیش از یک سال است برای طبخ آن از هیچ گوشت و مرغی استفاده نمیشود و کیفیت آن روزبهروز بدتر شده است.
مسئولان زندان اما حجم همین غذای بیکیفیت را نیز کم و کمتر کردهاند: یک عدد تخممرغ، یک قاشق پورۀ سیبزمینی، یک ورقه بادمجان سرخشده (هر بادمجان را به دو یا سه ورقه تقسیم میکنند)، همبرگرهای سویا که عمدتا سیاه و سوختهاند و در نهایت غذای این روزهای زندان، بادمجان آبپز. غذایی که به دلیل مقدار بسیار زیاد بادمجانهای اهدایی از سمت یک خَیِر، به وعدۀ هرروزۀ زندانیان تبدیل شده است.
اینها همه در حالی است که از میان زندانیان، عدهای در ماه رمضان روزه میگیرند و برای افطار و پس از ساعتها گرسنگی، نیاز به خوراک مناسب دارند. زندانیانی که در کارگاه، آشپزخانه، قسمت جمعآوری زباله، نظافت، اداری و بخشهای دیگر، کارگری میکنند و تا پایان روز در حال فعالیت هستند و حتی برای وعدۀ افطار، غذای مناسبی به آنها داده نمیشود.
(اینکه تنها بعضی از زندانیان کارگر، دستمزد دریافت میکنند و سایرین به معنی واقعی کلمه استثمار میشوند، موضوع این چندخط نیست و در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت).
تجربۀ در زندانبودن، فعالیت فیزیکی کمتر، در معرض نور خورشید نبودن، در خطر افتادن سلامت روان، عدم دسترسی کافی و همیشگی به امکانات درمانی و پزشکی، وضعیت بهداشتی اسفناک و … تاثیرات بسیاری بر سلامتی زندانیان میگذارد. شکنجۀ غذایی و گرسنه نگه داشتن زندانیان – زندانیانی که تعدادی از آنها در این روزها روزه میگیرند- تعدادی از آنها کارگری میکنند، عدهای بیمارند و عدهای سالم هستند، نه قانونی است، نه اخلاقی و نه انسانی.
وظیفۀ ماست تا صدای زندانیان بیصدای زندان قرچک باشیم و نگذاریم مسئولان زندان قرچک، بیش از این در بیخبری و سکوت، شرایط حبس را روزبهروز برای زندانیان سختتر کنند».
مروری بر وضعیت «فروغ تقیپور» زندانی سیاسی محبوس در اوین
فروغ تقیپور متولد ۱۳۷۳ و ساکن تهران است. او دارای مدرک کارشناسی حسابداری است و از زندانیان زن سیاسی محبوس در زندان اوین است.
وی اولین بار در تاریخ ۵ اسفند ۱۳۹۸ همراه با مادرش «نسیم جباری» با یورش مامورین امنیتی در منزل بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
پس از نزدیک به دو ماه بازجویی، او به همراه مادرش و دو زن همپروندهای دیگر، به بند عمومی زندان قرچک منتقل شد. در این دوره – یعنی سال ۹۹ – جان زندانیان به دلیل شیوع کرونا تحتخطر بود و به تعدادی از زندانیان مرخصی تعلق گرفت اما با تبدیل قرار فروغ تقیپور به وثیقه، مخالفت کردند. او در زندان به کرونا مبتلا شد و بدون دسترسی به خدمات پزشکی، آسیبهای زیادی را متحمل شد. همچنین در مدت حبس در زندان قرچک، چندینبار مورد آزار و ضربوشتم زندانیان به دستور مسئولین زندان قرار گرفت.
۱۶ دیماه سال ۹۹، فروغ تقیپور همراه با مادرش در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست عموزاد به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «اجتماع و تبانی از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق» محاکمه شد.
۲۴ اسفند همان سال حکم ۵ سال حبس به وی ابلاغ شد. او در دوره بازجویی نیز به دلیل فعالیتهای پیشین خانوادهاش در این سازمان، تحت فشار قرار گرفته بود.
فروغ تقیپور در زندان به دلیل بیماری و عدم دسترسی به درمان، متحمل آسیبهای جسمی زیادی شد. در تاریخ ۸ شهریور ماه ۱۴۰۱ بهدلیل بیماریهای گوارشی و هموروئید، دستور انتقال وی به بیمارستانی خارج زندان صادر شد اما به دلیل عدم موافقت وی با بستن دستبند و پابند، بعد از چند ساعت بدون درمان و رسیدگی پزشکی به زندان بازگشت.
با وجود دستور پزشک به درمان اما وی همچنان از رسیدگی پزشکی محروم مانده است و برای بار دوم بعد از کرونا سلامتیاش به خطر افتاد. فروغ تقیپور در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ بعد از دستور عفو زندانیان سیاسی پس از حدود ۲ سال از زندان آزاد شد.
کمتر از ۶ ماه از آزادی او گذشته بود که مجددا در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ در جریان بازداشتهای پیش از سالگرد قیام ژینا دوباره بازداشت و به بند ۲۰۹ منتقل شد.
او در تاریخ ۱۸ آذر ماه در دادسرای اوین به ظن عضویت در گروههای مخالف نظام با اتهام «بغی» تفهیم اتهام شد. به گفتهی نرگس محمدی: «فروغ ۲ ماه را در انفرادی گذراند تا به این اتهام اعتراف کند».
در تاریخ ۲۷ بهمنماه ۱۴۰۲ او همراه با هم پروندهای خود «مرضیه فارسی»، هر کدام با همین اتهام به ۱۵ سال حبس محکوم شدند. این حکم در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی افشاری صادر شد.
هم اکنون این زندانی زن سیاسی در بند عمومی زندان اوین دوران حکم ۱۵ ساله را میگذراند که تنها ۷ ماه از آن گذشته است…فروغ تقیپور ۲۹ ساله، باید تا ۴۴ سالگی یعنی تمام دوران جوانی و حتی میانسالیاش را در زندان بگذراند. وضعیتی که تنها نمونهی کوچکی از صدور احکام فلهای و حکمرانی به مددِ سرکوب حداکثری در جامعه است.
ژن ژیان ئازادی
زنان زندانی سیاسی
اعتراضات_سراسری
یاد
@bidarzani
Keine Kommentare