کارگر به روایت سیدعلی صالحی؛ سنگ آخر

ز کارِ کارگر گیتی چو مینو ست
شعر و سرود

کارگر به روایت سیدعلی صالحی؛

سنگ آخر

معطل چه مانده‌اید
کارگران چشم به راه نان و
واریز یارانه‌ها…ـ
شما را به هر کسی که می‌پرستید
متحد شوید!

شما آیا
هرگز به کف دست‌های خود
خیره مانده‌اید:
هر تاول تازه
فقط هزار تومان بی‌بها!؟

شما آیا
هرگز ستمگران را
از نزدیک دیده‌اید،
آن‌ها با شما عهد اخوت بسته‌اند
روز رژه پرولتاریا
یک دست
دست شما را ببوسند
با دیگر دست
ته مانده جیب جهان را
یغما به شعبده …!ـ

بله پدر
من هم خسته شدم پدر،
من هنوز هم
رو به هر ایستگاهی که برمی‌گردم
باز تو را می‌بینم:ـ

تکیده، غمگین، ناامید
چشم به راه رؤیایی
که روز مزد سنگ و تابه و
تحملی طولانی‌ست

Keine Kommentare

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert.

Diese Website verwendet Akismet, um Spam zu reduzieren. Erfahre mehr darüber, wie deine Kommentardaten verarbeitet werden.

Uncategorized
من اگر ما نشوم؛شعر: حمید مصدق ،موسیقی آواز: بردیا

بردیا“ جوانی ایرانی است که در سوئد زندگی می‌کند. او برای شعر معروف „حمید مصدق“ آهنگ ساخته و در همراهی با خیزش انقلابی ایران، اجرا کرده است. با من اکنونچه نشستن‌ها، خاموشی‌هابا تو اکنونچه فراموشی‌هاستچه کسی می‌خواهدمن و تو ما نشویمخانه‌اش ویران بادمن اگر ما نشوم، تنهایمتو اگر ما نشوی، …

شعر و سرود
باز گردیم؟ (شعری و اشاره ای از سعید یوسف)

از طریق رفیق حماد باخبر شدم که نوشته ای از من دربارۀ پویان و بویژه چند سطر شعر سرودۀ من در آغاز آن نوشته در جاهائی بدون ذکر نام نویسنده و سراینده نقل می‌شود. البته اگر نقل از نشریهٔ کار باشد، که فاقد نام من بوده، عذرش موجه است. بهر …

سیاهکل، روزنامه اطلاعات
شعر و سرود
بزِ کوهی، سعید یوسف – زندان قزلحصار، ۱۳۵۲

بزِ کوهی دینگ، دادنگ…   چه غوغاست، چه زنگ؟ می جهد چالاک از صخره به سنگ بزِ کوهی، بزِ پیشاهنگ با جهش هاش که نقبی زده از پست به عالی، به جلو با جهش هاش که از کهنه به نو با جهش ها که ز دیروز به امروز پلی می زند …

%d Bloggern gefällt das: