کارگر
ز کارِ کارگر گیتی چو مینو ست
جهان آسوده تا او در تکاپو ست
بجز زنجیرِ خود چیزی ندارد
وگر خیزد به پا، دنیائی از او ست
سعید یوسف، ۱۳۵۸

ز کارِ کارگر گیتی چو مینو ست
جهان آسوده تا او در تکاپو ست
بجز زنجیرِ خود چیزی ندارد
وگر خیزد به پا، دنیائی از او ست
سعید یوسف، ۱۳۵۸