درخواست پایان اعتصاب غذای جامعە زنان آزاد شرق کوردستان (کژار) از وریشه مرادی
متن ارسالی به بیدارزنی
متن: «بە افکار عمومی و زنان مبارز
طبق خبرهای رسیدە از زندان اوین رفیقمان وریشە مرادی (جوانا سنە) بە علت افت شدید فشار وضعیت وخیمی داشتە و احتمال دچار شدنش به کما بسیار بالا است. رفیقمان وریشە مرادی از اعضای جامعە زنان آزاد شرق کوردستان (کژار) در ماه آگوست ٢٠٢٣ در کوردستان توسط نیروهای رژیم ایران دستگیر و ماهها تحت انواع شکنجەهای فیزیکی و روانی قرار گرفت. وی در دادگاه توسط قاضی صلواتی بە “بغی” متهم و تا کنون در وضعیت بلاتکلیف نگهداری می شود. وریشە همچنین در دومین جلسە دادگاهش در اعتراض بە صدور حکم اعدام برای شریفە محمدی و پخشان عزیزی از حضور در دادگاه امتناع کردە بود. ایشان از روز دهم اکتبر ٢٠٢٤ و همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام علیه صدور و اجرای احکام اعدام در ایران دست به اعتصاب زدە است. این اعتصاب جسورانهی ایشان به مرحلهای از مبارزات زنان مبارز در زندانها بدل شده و صدای مقاومت و آزادیخواهیاش به گوش آزادیخواهان رسیده و ندای مقاومت زندانیان زن را به چهار گوشهی جهان رسانده است.
ما، جامعە زنان آزاد شرق کوردستان (کژار) ضمن درود فرستادن بە رفیق مقاوم و پیشاهنگمان، با توجه به احساس وظیفهمان در مقابل این وضعیت و در راستای روحیهی مبارزاتیمان از ایشان درخواست می کنیم کە بە اعتصاب خویش پایان دهد تا کمیتەهای ما در تداوم اعتصاب غذای ایشان این اعتصاب را ادامه دهد. در این راستا اعلام میداریم که از فردا بە صورت دورەای در کشورهای مختلف اروپایی اعتصاب غذای سە روزە را در حمایت از وریشە و تمامی زندانیان سیاسی و تمامی انسانهایی کە در معرض خطر اجرا و روبرو شدن با این قتل عمد دولتی «اعدام» هستند آغاز خواهیم کرد. از تمامی آزادیخواهان هم دعوت مینماییم کە بە این همبستگی و پشتیبانی پیوسته و از وریشە و دیگر پیشاهنگان جامعە در زندانهای جمهوری اسلامی صیانت بە عمل آورند.
انسانیت و آزادیخواهی پیروز واقعی میدان مبارزه خواهند بود
زن، زندگی، آزادی! جامعە زنان آزاد شرق کوردستان (کژار)
جمعه 4 آبان 1403»

بیانیه بیش از صد نفر از فعالان مدنی در حمایت از وریشه مرادی و درخواست پایان اعتصاب غذای او در راستای ادامه مبارزات مدنی و حقطلبانه
از متن: «دو هفته از اعتصاب غذای وریشه مرادی میگذرد. دو هفته که او با جسارت و شهامت، در اعتراض به احکام ظالمانه اعدام که بر بسیاری از شهروندان تحمیل شده، با اعتصاب خود فریادی رسا سر میدهد. در این لحظات حساس و پراهمیت، ما به عنوان بخشی از جامعهای که به عدالت، آزادی و حقوق بشر باور دارد، همدلانه در کنار وریشه مرادی ایستادهایم. وریشه، نمادی از ایستادگی و مقاومت مدنی است که در طول دو هفته اخیر با تصمیم و اقدام به اعتصاب غذا، اعتراض خود را علیه ظلم، نابرابری و احکام غیرعادلانه و روزافزون اعدام نشان داده است.
اعتصاب غذای او نه تنها نمادی از ارادهای پولادین در برابر ستم، بلکه صدایی است که فریاد حقانیت و مقاومت را به گوش جهانیان میرساند. ما با تمامی وجود درک میکنیم که او از چه شرایط سخت و دشواری عبور کرده و چه تصمیم پرخطر و پرهزینهای را برای اعتراض به این بیعدالتیها انتخاب کرده است…»
https://n9.cl/47xwpk :ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید




وخامت سلامت وریشه مرادی در پانزدهمین روز اعتصاب غذا
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «وضعیت سلامتی وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در پانزدهمین روز اعتصاب غذای نامحدود خود در اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام در ایران به سر میبرد، وخیم گزارش شده است.
این زندانی سیاسی در این مدت ۷ کیلو کاهش وزن داشته و به دلیل افت فشار، میگرن، درد مفاصل و کمر وضعیت سلامتی او در شرایط وخیمی قرار گرفته است. گفته میشود پرسنل بهداری زندان اوین که روزانه فشار این زندانی سیاسی را کنترل میکنند، ادامه اعتصاب غذای وی را خطرناک توصیف کرده و از او خواستهاند به اعتصاب غذای خود پایان دهد، اما وی تا کنون از دریافت سرم خودداری کرده است».
قیام علیه اعدام ژن ژیان ئازادی اعتراضات_سراسری




حکم بازگشت به زندان تینا دلجو، با اتمام مدت حبس با پابند الکترونیکی
تینا دلجو، فعال مدنی ساکن رشت که پیشتر توسط دادگاه انقلاب این شهر به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شده، با انتشار ویدیویی در صفحه اینستاگرام خود از بازگشت به زندان لاکان رشت خبر داد.به نوشته این فعال مدنی، او پس از داشتن نزدیک به ۸ ماه پابند و تحت نظارت قرار داشتن، روز ۳۰ مهر ماه سال جاری پابند را تحویل داده و برای تاریخ ۹ آبان به زندان لاکان باز میگردد.




دادگاه رسیدگی به اتهامات حمیده قدردان، در رشت برگزار شد
امروز چهارشنبه ۲ آبانماه، دادگاه رسیدگی به اتهامات حمیده قدردان برگزار شد. وی در شعبه ۳ دادگاه انقلاب رشت با اتهامات عضویت در جمعیتهای معارض کشور، تحریک و اغوای مردم درجهت برهم زدن امنیت کشور، اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و ایجاد حریق عمدی در جهت برهم زدن امنیت، محاکمه شد. او پیش تردو بار در سال ۱۴۰۲ بازداشت و با تودیع قرار وثیقه از زندان لاکان رشت، آزاد شده بود.




سخنگوی قوه قضاییه: «پروندهی امنیتی روزنامهنگاران، مانع عفو آنهاست»
سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری امروز، در پاسخ به سوالی درباره علت عدم شمول روزنامهنگاران الهه محمدی، نیلوفر حامدی، ویدا ربانی، سعیده شفیعی و روحالله نخعی در بخشنامه عفو، مدعی شد که: «عفو رهبری در سال ۱۴۰۱ تنها شامل متهمانی بوده که پروندههای آنها مرتبط با اعتراضات آن سال بوده است. اصغر جهانگیر ادعا کرد که پرونده این روزنامهنگاران “به سالهای قبل و در حوزههای امنیتی مربوط میشود” و به همین دلیل شامل عفو نشدهاند».
پر واضح است که این تصمیم حاکی از کارشکنی عیان دستگاه قضایی، ضابطین پرونده و سایر نهادهای امنیتی است، چرا که در حدفاصل بهمن تا اسفند ۱۴۰۱، علاوه بر بخش عظیمی از بازداشتشدگان قیام ژینا، شمار زیادی از زندانیان سیاسی که یکسوم و بیشتر از دوران محکومیت خود را از سر گذرانده بودند، مشمول این عفو شده و از زندان آزاد شدند. از این رو، مفاد نشست امروز قوه قضاییه پیرامون وضعیت روزنامهنگاران زندانی، جز کینتوزی حاکمیت و تداوم پروندهسازی امنیتی علیه آنان نیست.




مریم اکبریمنفرد به زندان قرچک ورامین منتقل شد
حسین تاج، وکیل دادگستری، اعلام کرد: «امروز (اول آبان ۱۴۰۳) مریم اکبری منفرد به تهران و زندان شهر ری قرچک منتقل شدند.همچنان پیگیرم که ایشان به زندان اوین منتقل شوند و همچنان برای اعادهٔ دادرسی و استفاده از تسهیلات قانونی نیز پیگیرم». مریم اکبریمنفرد ۱۵ سال حبس را بدون گذران حتی یک روز مرخصی در زندانهای اوین و سمنان گذرانده است. حکم ۱۵ سال حبس وی ۱۰ روز گذشته پایان یافت، اما طی یک پروندهسازی امنیتی جدید او به تحمل ۲ سال حبس دیگر محکوم شده است.




لیلاحسینزاده، دبیر سابق شورای صنفی مرکزی دانشجویان دانشگاه تهران که از سال ۱۳۹۶ بارها به دلیل اعتراض به ستمهای بیشمار حکومت و مبارزات خود زندانی شده است، در زندان عادلآباد شیراز برای تامین هزینههای خود شال سرخ میبافد و میفروشد، وی در اینباره به برادر خود گفته است: “انقلاب ما نه فقط رقص و مقاومت که عشق و آفرینش هم میخواهد! من پشت دیوارهای زندان گرچه با صدای ضجهی اعدامیان میخوابم و با نعرهی التماس شان در لحظهی اعدام و صدای نفرین آهنی که زیر پایشان را خالی میکند بیدار میشوم، اما هر روز میرقصم و با همهی عشقم میبافم برای گرم شدن در روزهای سخت و سرد و سرخ جنگ برای پیروزی…!”
زنان مبارزی چون لیلا حسینزاده را شاید بتوان به بند کشید، اما آنچه آشکارا پیداست این است که افکار و هدفهای والای انسانی آنان را نمیتوان حبس کرد. فرقی نمی کند کجای جهان باشی، آنچه تو را استوار و زنده نگاه میدارد، باور به زندگی و تنیدگی آن به مبارزهی روزمره تا پیروزی است!