اعدام، قتل عمد دولتی است!

گزارشی کوتاه از کارزار نه به اعدام

چهلمین هفته‌ی کارزار
“سه‌شنبه‌های‌ نه به اعدام” در ۲۴ زندان

زندانیان شرکت‌کننده در کارزار “سه‌شنبه‌های نه به اعدام” اعلام کردند:
“این هفته زندان کهنوج نیز به اعتصاب کنندگان پیوسته است.”

متن  بیانیه‌ی زندانیان اعتصابی به شرح زیر است:

پیوستن زندان کهنوج به کارزار “سه‌شنبه‌های‌ نه به اعدام” در چهلمین هفته این کارزار و تایید حکم اعدام ۴ تن از زندانیان اعضای این کارزار!”

این روزها ماشین اعدام در حکومت مستبدِ ولایت فقیه، بی‌دنده و ترمز سرعت گرفته و سر باز ایستادن ندارد. در حکومت قرون وسطایی حاکم بر ایران روزانه شاهد گسترش فزاینده اعدام‌ها هستیم. از ابتدای سال جاری تاکنون قریب به ۵۶۷ اعدام صورت گرفته که ۱۵۰ تن از محکومان تنها در مهرماه اعدام شده‌اند. به طوری که در هفته اول آبان ماه، ۲۷ تن به دار آویخته شدند و ۲۱ اعدام در ۳ روز اجرا شد. یعنی هر روز هفت اعدام!
متاسفانه روز گذشته، جمشید شارمهد پس از ۴ سال حبس ظالمانه اعدام شد. جمشید شارمهد تمام این مدت در بازداشتگاه امنیتی محبوس بود و نهادهای امنیتی در ۴ سال گذشته با هدف پنهان نگه داشتن شکنجه‌ها و نقض حقوق انسانی وی، اجازه‌ی انتقال جمشید شارمهد به بند عمومی را نداده بودند.
در اقدام سرکوبگرانه دیگر، روز ۴ آبان حکم ۴ زندانی سیاسی – عقیدتی بلوچ توسط دیوان تایید و به اجرای احکام دادسرای امنیت تهران ارجاع داده شد! این ۴ زندانی به نام‌های عیدو شه‌بخش، عبدالغنی شه‌بخش، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شه‌بخش از اعضای کارزار “سه‌شنبه‌های نه به اعدام” هستند و در شرایط بسیار اسفبار از ۱۶ ماه پیش در “بند امن” واحد سه زندان قزلحصار محبوس بوده و جانشان در خطر جدی است و هر لحظه احتمال اجرای حکم آنان وجود دارد.
زندانی سیاسی “وریشه مرادی”
در ادامه‌ی این سرکوب‌ها در چند روز گذشته بی‌دادگاه کیفری دو تهران، ۵ زندانی سیاسی زنِ محبوس در اوین را که به اعدام‌ها‌ی گسترده، اعتراض کرده بودند در مجموع به ۲۷ ماه حبس اضافی محکوم نمود. که یکی از آنها زندانی سیاسی “وریشه مرادی” است که با اتهام واهی “بغی” روبرو بوده و خود در معرض حکم اعدام است. وی ۱۹ روز است در اعتراض به صدور احکام اعدام و گسترش آنها اعتصاب غذا کرده‌ است. با تمام این سرکوب‌ها و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، اما مقاومت و ایستادگی همچنان ادامه‌ دارد. چنانکه هفته‌ی گذشته همزمان با کارزار “سه‌شنبه‌های نه به اعدام” جمعی از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام مقابل مجلس تجمع اعتراضی علیه اعدام برگزار نمودند، شعار “نه به اعدام” سر دادند و از نیروهای سرکوبگر نترسیدند؛ ما این شجاعت را ستایش می‌کنیم و به این خانواده‌های مقاوم درود می‌فرستیم.
در خبری دیگر، روز گذشته جمعی از زندانیان سیاسی زندان کهنوج استان کرمان، در نامه‌ای اعلام کردند که از این هفته به کارزار‌ “سه‌شنبه‌های نه به اعدام» می‌پیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.
اعضای این کارزار در چهلمین هفته‌ی خود در ۲۴ زندان مختلف، اعدام‌های گسترده در ایران و همچنین ارجاع پرونده‌ی ۴ زندانی بلوچ که در دادگاهی بسیار مبهم و به دور از حق دادرسی منصفانه محکوم شده‌اند را به شدت محکوم می‌کند و از همه‌ی فعالان سیاسی، حقوق بشری و تمام وجدان‌های بیدار می‌خواهد صدای این زندانیان بی‌نام و نشان و تمام محکومان به اعدام باشند و خواهان حمایت عملی از خانواده‌های محکومان به اعدام هستند. ما همچنان تاکید می‌کنیم تنها راه توقف ماشین اعدام، اقدام و همبستگی جمعی است.
در هفته‌ی چهلم، زندانیان اعتصابی در زندان‌های زیر در اعتصاب هستند:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ،
زندان خرم آباد، زندان اراک، زندان اسد آباد اصفهان، زندان نظام شیراز، زندان شیبان اهواز، زندان بم، زندان مشهد، زندان لاکان رشت (بند زنان و مردان)، زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان کهنوج کرمان.

سه‌شنبه‌ ۸ آبان ۱۴۰۳

کارزارسه‌شنبه‌های نه به اعدام

“نه به اعدام!
“اعدام، قتل عمد دولتی است!”
“زندانی سیاسی آزاد باید گردد!”

وریشه_مرادی، زندانی سیاسی کرد با اتهام “بغی” در خطر محکوم شدن به اعدام است. او ظهر امروز، ۸ آبان ۱۴۰۳، به اعتصاب غذای خویش پس از ۲۰ روز پایان داد.

وریشه_مرادی امروز در نامه‌ای از بند زنان زندان اوین نوشت: «در پایان روز سه‌شنبه هشت آبان ضمن سپاس بی‌کران در پاسخ به درخواست‌های پرمهر فعالان مدنی در سراسر کشور، انجمن‌های زنان در روژاوا، زنان مدافع روژاوا در آلمان، جامعه زنان آزاد شرق کردستان ، مادران صلح، جمعیت انقلابی زنان افغانستان (راوا)، فعالان زن بلوچ، پلتفرم دموکراتیک فراملیتی ایران و تمامی نهادها و فعالان و شهروندان دغدغه‌مندی که صدای حمایت و اعتراضشان را بلندتر کردند و در کنار تمام زندانیان و عزیزانی که با وجود تفاوت در دیدگاههای سیاسی حول مسئله اعدام هم‌صدا شده‌اند به اعتصاب غذای خود پایان می‌دهم. این فلسفه زندگی‌ام بوده و هست که یا حیات را والا و معنامند باید زیست یا هرگز نباید زیست و خلق چنین زندگی بدون مقاومت غیرممکن است. پس باید بتوانیم مقاومت را زندگی کنیم؛ چه در پشت دیوارهای اوین و چه در دنیای خارج از زندان.»

زندگی مبارزه است. مقاومت زندگی است. نه به اعدام. ژن ژیان ئازادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: