شکل گیری یک نیروی جدید و ویرانگرعلیه جمهوری اسلامی ؟ یا علیه جنبش مردم؟
- By : Editor_4
- Category : Uncategorized
شکل گیری یک نیروی جدید و ویرانگر علیه جمهوری اسلامی؟ یاعلیه جنبش مردم؟
امروز چهارشنبه ۲۳ نوامبر، «کوچه» نواری را تحت عنوان «شکلگیری یک نیروی جدید ویرانگر علیه جمهوری اسلامی» از صدای یک «ژنرال امنیتی» سپاه، بنام «نادر صفاوردی» انتشار داده است. که این «فرمانده سابق لشکر ۵ نصر» خود را «گلادیاتور آمریکایی» معرفی و میگوید «سالیانی طولانی به خارج رفت و آمد منظم داشته و ۱۴ سال است که در آمریکا اقامت دارد و همه چیز را رصد کرده»، و به قول خودش «روی دیوار نشسته و دو طرف – داخل و خارج – را میبیند»، و به اصطلاح گزارش میدهد؛ حرفهای او ظاهرا و بقول خودش بدون «تحلیل» است «فقط مونیتور میکنم، تحلیل نمیدهم» اما آنرا که میشنوید متوجه میشوید که نه تنها تحلیل میدهد، بلکه یک خط روشن اطلاعاتی و برنامهای «توجیهی» ست، در ادامه و از نوع آن نواری که از یزد توسط یک «مقام امنیتی» دیگر, اخیرا منتشر شد؛ در این نوار ایشان با زبان ملایم، واقع بینانه – دانشمندانه، و جانبدار(!) از وقایع اخیر میگوید و مشخصا خیزش خارج از کشوریها را تحلیلی ستایش انگیز میکند و با آب و تاب فراوان و به ضمیمهی اندکی خود ستایی (یا چُسی بقول همزبانان مشهدیاش) از صحت تحلیلهای گذشتهی خود؛ «درباره ی بنی صدر و منتظری» میگوید، که مثلا شنونده را متقاعد کند، جفنگ نمیگوید، او معتقد است: «اجماعی بزرگ و جهانی از ترکیب افراد و شخصیتها و دول مختلف دنیا، و جنبش اخیر خارج از کشور که اساسا «حامد اسماعیلیون» و … علیه یک رژیم ایجاد کرده، در تاریخ سابقه ندارد». این نوار؛ با جانبداری تام و تمام از این جنبش خارج از کشور، و بخصوص «پشتیبانی اکثر دول جهانی از اعتراضات مردم ایران»، به شکل نسبتا آشکاری چند نکته و سناریو را نشان میدهد که من فقط به اهم آن اشاره می کنم :
فرماندهی سابق «لشکر۵ نصر» ( که با انتشار این ویدئو، تمام داده های اطلاعاتی و بیوگرافیاش از اینترنت حذف شده و به جایاش متنی کوتاه و برائت جویانه از او و سوابق اش گذاشته اند) سالهاست که در آمریکا، شبکهی وسیع نایاک و لابیهای رژیم را زیر پوشش داشته، به ارتباط مسئول نایاک با شخص خامنهای میگوید، و از حشر و نشر با اساتید، از عباس میلانی و فعالیت های فرهنگی استنفورد نشانی میدهد، که حضرت همه جا اپوزیسیون را در جزء و از نزدیک رصد کرده … و معتقد است از داخل هم بخوبی خبر دارد، این یکی را حتما راست میگوید و از ترس این جنبش بنیان کن باید باشد که او و ارباباش امریکا استراتژی شان را عوض کرده، و «عاشق» جنبش صلح طلبانهی خارج از کشور شده است، البته او شعارهای «مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتوری» را «بی تربیتی» میداند، چون این نوع مزدوران به دو ارباب حساب پس میدهند. او با اینکه میگوید دو طرف دیوار را میبیند، کلامی حتی از کشتار کردها و مهاباد غرق در خون نمیگوید، چون آن، بخشی از، ماموریت برادران دیگر سپاهی او و لشکر خونریز اسلام است که باید بموازات فعالیت دیپلماتیک این داعشی مقیم آمریکا، ادامه پیدا کند، تا بشود جنبش داخل را با این «جنبش وسیع و عظیم و ضد خشونت و همه باهم»، تاخت زد!
این حرف ها و این نوار نمیتواند اقدامی فردی و تحلیل و نظر شخصی او باشد، اما معلوم نیست که با چراغ سبز «سیا» و آمریکایی ها این نوار را بیرون داده (یا با بخشی از اپوزیسیون و حتی اروپا هم به توافقاتی رسیدهاند؟) بهر رو او بدینوسیله و همزمان شاید:
گوشی را بدست اصلاح طلبان داخل و سپاه میدهد و برادران داعشی اش را از توافقات پشت پرده با خبر میکند و از «آلترناتیو صلح طلبِ» در راه، رونمائی کرده، تا از خسته شدن آنها جلوگیری و آنان را توجیه نماید، و مهمتر از آن؛
به «قشر خاکستری» که باید هر چه زودتر به میدان بیاید و جلوی کشتار در کردستان و سیستان را بگیرد، «خبر خوش» بدهد که ناجی شما، خارج از کشور است نه خود شما و خیابان و میدان، بهتر است در خانه بمانید تا لشکر شریران، خونریزیش را (گرچه با قرص های وحشی ساز و روان گردان*) تا پایان و بموازات مذاکرات و آلترناتیو سازی ما ادامه دهد، بعدا همه چیز درست میشود؛ قرص های آمفتامین را قطع میکنیم و با خیر و خوشی دوباره همین سپاه، میشود مدافع صلح و امنیت شما، مردم هم گل ها را آماده کنند تا جای خروج گلوله ها بگذارند، فقط قدری صبر داشته باشید!
من نمیخواهم وارد تحلیل جزء به جزء این نوار، نقش و ماهیت حتی خود «کوچه» در «اشتراک» گذاری آن بشوم. این کار را به متخصصین میسپارم و این سطور تنها در ادامه ی هشداری ست که در نوشته ی قبلی ام («وضعیت جدید، وظایف جدید») دادهام، مبنی بر احتمال برقراری «حکومت نظامی» برای شکار انقلابیون، که در روز قبل از حمله ی وحشیانه لشکر اشرار به مهاباد و کردستان (چشم و چراغ ایران) داده بودم و بر اهمیت دفاع، خیابان و اعتصابات سراسری تاکید کرده بودم، اینک فریاد و فغان بر میدارم که بدون فوت وقت و بدون گوش دادن و تمسک به هر تحلیل و نظر، و گرایشی که دارید، اگر شریک این حکومت اشرار و راهزن و جانی نیستید، از هر قشر و طبقهای، امروز باید به میدان بیایید، (چه با حضور در خیابان ها که کم کم دشوار میشود و چه با پشتیبانی عملی از رزمندگان جان بر کف خیابان، و چه با اعتصابات سراسری و چه تسلیح بدون فوت وقت که از همه کار اساسیتر است … فشار را از کردستان بردارید و همه جا را مهاباد و صحنه ی نبرد با این ددمنشان شریر کنید)، فردا دیر است: این رژیم در آستانهی سقوط اش، برای «حفظ خود و اسلاماش» و جلب رضایت آمریکا* دست به جنایتی بی حد و حصر و مطلقا شقاوت بار و «صدر اسلامی» زده است.
باور به تحلیل های یک جانبه و ناقص، مبنی بر اینکه؛ «امریکا و اروپا و کانادا پشتیبان مردم ایران و مبارزه ی آنان اند» ؛ «رژیم توان سرکوب بیشتر از این را نداشته و ندارند»، «در حال ریزش هستند»، «درونشان اختلاف است» و… که تنها بخشی از حقیقت است و نه تمام حقیقت، و تازه اینها هم همه، مستقیما محصول مبارزهی گسترده در کردستان، سیستان، خیابان و دانشگاه و مدرسه ها، و به شدت و وسعت این مبارزات جاری ربط دارد، لذا این تبلیغات، بسیار خطرناک بوده و اگر تقسیم کار نباشد، مکمل سیاست همین گرایشی ست که مزدور دوجانبه و یا کارچاق کن «امنیتی» مستقر در آمریکا دنبال میکند، که هر دو میخواهند به هر وسیله شده، جنبش داخل را تضعیف و یا به شکست کشانده و « آلترناتیو»ی را از خارج از کشور، بهر شکلی که شده، جایگزین آن کنند! البته محتملا، به زودی لیستی از زندانیان راهم ضمیمه خواهند کرد که خیلی خارج از کشوری هم نباشد و مقبول واقع شود. اصل، اصلاح است و صلح، و «فرمانده لشکر نصر ۵» یا «مزدور امنیتی»، پس از چهارده سال استقرار، اینک پرچم اش را برافراشته!
هموطنان، فردا دیر است چرا که استراتژی فعلی رژیم قلع و قمع شهر به شهر، و سنگر به سنگر رزمندگان، و همزمان فریب کل ایرانیان است تا در قدم بعد حساب بقیه را برسد؛ واقعیت این است که؛ «اسلامیتِ» ایشان را، مدنیت و «ایرانیت» به خطر انداخته است» و این ها در شکست ایرانیت و مدنیت هیچ رحمی به هیچ بنی بشری نمیکنند: «…ما سر زن و بچه ی خودمان را هم میبُریم» راست میگویند. و اگر شما به خیابان نیایید و کارگران و معلمان و همه و همه دست به اعتصاب نزنند، و دفاعی جانانه نکنید، اینها کشتار را به همه جا میکشانند، بدون ذره ای تردید، فردا دیر است و آنگاه همه پشیمان خواهید شد.
بی تردید پیروزی با رزم دلیرانه، هشیاری و اتحاد و اعتصابات سراسری کارگران و زحمتکشان و تسلیح عمومی مردم شرافتمند ایران، تضمین میشود و دور نیست.
مرگ بر جمهوری فاشیستی و تمامی توطئه گری هایش
درود بی پایان به رزمندگان دلیر
زنده باد انقلاب
عباس هاشمی
چهارشنبه ۲۳ نوامبر ۲۰۲۲
………….
رژیم در تداوم و بموازات مذاکرات پشت پرده، دست به جنایتی سازمان یافته و همه جانبه زده، که علاوه بر قلع و قمع نسل جدید انقلابیون، بخشی دیگر از آن؛ هم آهنگی با سرکوب کوبانی ها چشم و چراغ کردها، توسط همتای ترک کراواتیاش؛ اردوغان است (که همپوشی با جنبش جوانان دارد و سرکوب آن خواست آمریکا و بخشی از استراتژی آنان محسوب میشود) حملهی متناوب به مقرها و خانه و کاشانهی نیروهای کُرد در اقلیم کردستان و حمله به مهاباد و سنندج و کردستان ایران، نمونه و بخشی از سیاست میلیتاریزه کردن برای سرکوبی همه جانبه است.
ضمیمه :
نامهی دکتر خورسند از خراسان جنوبی، سندی در افشاء مصرف قرصهای وحشی ساز سرکوبگران :
سیروس خورسند پزشک جمعی لشکر۷۷ خراسان:
ازدیاد آمار فوتی های یگان های انتظامی،بسیج و سپاه
سخنی با این نیروها و هموطنان
عزیزان
از روزهای پایانی شهریور تا امروز بیستم آبان،درحدود ۱۸ نفر از پرسنل یگان های ناجا و بسیج دربیمارستان محل خدمتی اینجانب درتربت جام مراجعه اورژانسی با تشخیص حمله مغزی و قلبی بستری و نهایتا دوروز الی سه روز پس از بستری مرگ مغزی شدهاند،آزمایش خون این افراد همگی نشانگر مصرف بیش از اندازه «آمفتامین» را نشان داده که طی بررسی ازخانواده های فوتیها همگی اذعان نموده اند که فرد متوفی اصلا سیگار نمیکشیده، اینجانب چند تحقیق از دوستان زمان دانشکده دراستانهای مختلف نمودم که آنها نیز موارد مشابه را گزارش نمودند،و نامه محرمانه از ستاد مشترک که در گواهی فوت صادره فقط علت مرگ فشار ناشی از کار ذکر گردد.
یکی از این افراد به گفتهی بستگان در منزل ۶شب بدون خواب سپری کرده و هیچ دارویی مصرف نمیکرده، متاسفانه با همیاری و مشاوره با پزشکان همکار متوجه شدیم کلیه این افراد روزانه دو کپسول خاص درحین خدمت مصرف میکرده اند و از شواهد نسبی متوجه شدیم مصرف آن اجباری بوده،درآزمایش خون این افراد درسطح کشور تمام مواد موجود یکسان است،امفتامین،مشتقات گیاه گل و درجه بسیار بالا از حد مجاز مواد انرژی زا.
تمامی مراجعه کنندگان هیچ آثاری از پشیمانی یا عذاب وجدان که ناشی از استرس کاری باشد را نداشته اند،در بعضی موارد براساس گفتهی همکاران،به پزشکان و کادر درمان هم فحاشی میکردهاند
اینکه چرا این افراد در بیمارستانهای خود نیرو بستری نمیشوند،گواهی فوت باید طبق دیکته صادر شود،و تحویل جسد نیز باید به حفاظت سپاه باشد،حاکی از اینست که حکومت به این افراد مخدر خاصی میدهد.
لطفا اطلاع رسانی کنید،تا این افراد آگاه شوند که حکومت از آنها صرفا یک ربات کشتار ساخته و مرگ آنها حتی شامل مزایا هم نمیشود.
سیروس خورسند
Keine Kommentare