یاد یاران یاد باد: بزرگداشت رفیق علی باش

خاطرات زندان

در ساحل قلب ها ؛ فقط رد پای خوبان می ماند …
وگرنه موج روزگار هر ردی را گم می کند..
یادش هماره گرامی و ماندگار🌷

یاد یاران: بزرگداشت رفیق علی باش؛ بزرگداشت مقاومت و ایستادگی

روی بهار می گردم
با دامنی از عشق و فریاد
آ… ه
چگونه جمع کنم این لاله ی پرپر را

رفیق سعید سلطانپور

پخش زنده یاد یاران در بزرگداشت رفیق علی باش
چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ (۳ آوریل ۲۰۲۴)
ساعت ۱۹:۳۰ به وقت اروپای مرکزی

ویژه نامه یاد یاران به یاد زنده یاد رفیق علی باش با حضور یاران زندان و سایر رفقای او برگزار می شود.
از کانال یوتیوب
https://www.youtube.com/@gerdhamaie2023/streams
صفحه فیسبوکی گفتگوهای زندان
https://www.facebook.com/goftegooha
صفحه اینستاگرام شبنامه
https://www.instagram.com/goftegoohay_zendan/

گفتگوهای زندان
۱۲ فروردین ۱۴۰۳

https://www.youtube.com/@gerdhamaie2023/streams

https://www.facebook.com/goftegooha

https://www.instagram.com/goftegoohay_zendan

حتا در سوگ „علی باش“
باید جوانه زد و رویید….

„علی باش“ فقط یک نام نیست، مفهومی تنیده از ایستادگی و انسانیت است که زندگی را به فراخی آسمان‌های بیکران چنان فریاد کشید که طنین آن، دل‌های عاشق را که برای آزادی و رهایی مبارزه می‌کردند به تپشی رازآلود واداشت. خبر سفر همیشگی „علی باش“ را که شنیدم گونه‌هایم خارید، اما به یاد او بی‌درنگ ایستادم و به یاد شانه‌های ستبرش و چهره‌ی همیشه خندانش کنار پنجره‌ رفتم و به بهار که تنها شده بود، تماشا کردم…..
دهه‌ی شوم شصت اگر با زندانیان سیاسی معنا می‌یابد، زندانیان سیاسی نیز با مبارزه و ایستادگی تعریف می‌شوند؛ پس از کشتارگاه اوین، ناگهان بند یک واحد یک زندان قزلحصار، جلوه‌گر می‌شود و در آن میان، „علی باش“ می‌درخشد و چون خورشیدی گرما می‌بخشد. „علی باش“ عصاره‌ای از ایستادگی بود که وحشیگری‌های سرکوبگرانی چون لاجوردی پلید و حاج‌ داود رحمانی پلشت را درهم شکست و سوسوهای امید را با عملکرد خویش به موجی مواج بدل کرد و „باش“ خود را به „باش‌های“ بی‌شمار گسترش داد. „علی باش“ هرگز از پای ننشست و رفتن و ایستادن و سرخم نکردن را در برابر ستمگران بر همگان آموخت، او کلاس درس نداشت اما نگاه و رفتارش چون آموزگاری بود که مفاهیم „ایستادگی و مبارزه“ را به واقعیت „زندگی“ پیوند زد.
بهار امسال با نیمرخی غمگین آمده بود و انگار سوگی در دل داشت! به خاک باغچه‌ها که تماشا می‌کردم، گویا التهاب داشتند که در سوگ „علی باش“ به نبض خاک خاوران پیوستند تا معنای انسان را و تنیدگی مبارزه و زندگی را با یارانی که رفتند ژرفا بخشند.
اندکی آرام می‌گیرم
و در دلم با او سخن می‌گویم:
علی باش، نگران نباش،
رویش دوباره فرارسیده است،
علی باش، نگران نباش،
دانه‌های سرکش
با جوانه‌های خویش
و دختران و پسران شجاع
با مبارزه‌ی جانانه‌ی خویش
فریاد پیروزی راه انداخته‌اند
و پیش می‌روند
تا راه تو
و راه مبارزه تا پیروزی
ادامه داشته باشد.
نام و یاد „علی باش“ همواره گرامی باد!
ساسان دانش
۳۱ مارس ۲۰۲۴
۱۲ فروردین ۱۴۰۳

Keine Kommentare

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert

Diese Website verwendet Akismet, um Spam zu reduzieren. Erfahre mehr darüber, wie deine Kommentardaten verarbeitet werden.

منوچهر کلانتری (سمت چپ تصویر)، بیژن جزنی (سمت راست تصویر)
برگی از تاریخ
منوچهر کلانتری، نوشته فرد هالیدی

کلانتری از سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۶یا ۱۳۴۷) تا سقوط شاه در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) در انگلستان زندگی می‌کرد. او چندین کمیته را برای اطلاع‌رسانی درباره‌ی وضع زندانیان سیاسی ایرانی سازمان داد و بسیاری از اسناد اپوزیسیون ایران به زبان انگلیسی زیر نظر او بر ترجمه و منتشر شد. وی هم‌چنین اداره‌ی کمیته‌ی ایران را بر عهده داشت که زیر نظر مرحوم پگی داف در دفتر کنفرانس بین‌المللی خلع‌سلاح و صلح در لندن فعالیت می‌کرد. منوچهر کلانتری هم‌چنین از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۸ (۱۳۴۹-۱۳۵۷) به‌عنوان عضوی از کمیته‌ی خلیج (‌فارس) به فعالیت‌های انترناسیونالیستی در حمایت از مردم عراق و شبه‌جزیره عربستان مشغول بود. او نقش ویژه‌ای در پی‌ریزی حمایت از مبارزات مردم عمان زیر رهبری جبهه‌ی خلق برای آزادی عمان در میان نیروهای مترقی‌ انگلیسی و ایرانی داشت.

رفیق کبیر فدایی، علی اکبر (فریدون) جعفری
ایران
برگی از تاریخ – زندگی و تجربیات سعید یوسف: بخش چهارم؛ پس از زندان شاه تا قیام بهمن

در بخش چهارم، سعید یوسف به پرسش‌های یسنا احمدی درباره شرایط زندگی و فعالیت‌هایش پس از زندان شاه در سال ۱۳۵۳ تا مقطع از قیام بهمن ۱۳۵۷ پاسخ می‌دهد. برخی نکاتی که در این بخش به آن پرداخته شده است:ـ
ـ • تلاش برای „عادی سازی“ زندگی پس از زندان
ـ • تماس‌های تابستان و پائیز ۱۳۵۳ تا بهار ۱۳۵۴ با رفیق عباس هاشمی (هاشم) و سپس با رفیق علی اکبر (فریدون) جعفری که در اثر شهادت رفیق علی اکبر جعفری قطع شد
ـ • سفر به آلمان و تماس با فعالین کنفدراسیون و آشنایی با نظرات گروه ستاره که بعدها به عنوان وحدت کمونیستی در ایران فعالیت کردند
ـ • رابطه و همکاری با تحریریه نشریه کار و نیز کانون نویسندگان ایران

همایون کتیرایی
برگی از تاریخ
یاد همایون، سعید یوسف

یاد همایون سعید یوسف در مهر ماه سال ۱۳۵۹ متنی به یاد رفیق همایون کتیرائی نوشتم، که از اسطوره‌های مقاومت در زندان‌های شاه بود. این متن در کار (اقلیت) چاپ شد و تأثیرگذار بود؛ از رفیق اسکندر (سیامک اسدیان) نقل می‌کردند که گفته بود همین مقاله در لرستان موجی از …

%d Bloggern gefällt das: