
آغاز ماه سوم اعتراضات، و شروع فاز دوم انقلاب !ـ
وضعیت جدید، وظایف جدید
(ملاحظات یک حاشیه نشین)
سومین سالروز قیام خونین ۹۸ و شصتمین روز اعتراضات؛ در روزهای ۲۴ ،۲۵ و ۲۶ آبانماه، با استقبال عمومی و اعتصابات سراسری و پیوستن اقشار و لایحه های جدیدی از مردم به معترضین، بوضوح نشان داد که انقلاب در راهی بی بازگشت گام گذاشته است، ضد انقلاب متقابلا در تلاش است که به هر قیمت جلوی این جنبش بر انداز را بگیرد؛ سرکوب بنحو چشمگیری افزایش یافته و رژیم بطور موازی؛ همچنان در پشت پرده با طرفداران امریکایی و اروپایی اش در حال رایزنی و چاره جویی ست و در ملاء عام دروغ پراکنی میکنند. اما چنانچه دقت کنیم، شنیدن اینکه امریکایی ها میگویند مجاهدین آلترناتیو ما نیستند، این به احتمال زیاد پیامی ست به رژیم، یا سپاه!ـ
هرگونه اعتماد به دول اروپایی و امریکا اشتباه مرگباری ست، چون آنها همچنانکه نشان داده و حتی صراحتا به زبان آورده اند؛ برایشان «اساس منافع اقتصادی است» و فاقد هر نوع پرنسیپ اخلاقی هستند. و این رژیم را چه در آوردنش بر سر کار، و چه طی چهل و چهار سال گذشته، بهمین خاطر مدام مورد پشتیبانی قرار داده اند. و در بحران ۸۸ بخشی از اصلاح طلبانِ آنرا بعنوان جایگزینِ مقبول به خارج آوردند و میدان و امکان تبلیغات انبوه (ایران انترناسیونال ، من تو و بی بی سی …) را برای «وقت مبادا»(که امروزباشد)، به اینان سپردند.ـ
ـ«مراد ویسی» از دبیران « ایران انترناسیونال » گفتگویی دارد با فرزاد فرحزاد در برنامه ۲۴ این تلویزیون، در جواب به این سوال که «آیا سپاه برای سرکوب وارد عمل شده است؟» یا همچنانکه که خود ادعا میکنند هنوز به میدان نیامده است؟ او پاسخ میدهد که: «سپاه الان هم وارد عمل هست» «و این یک دروغ است» این پاسخ هم صحیح است و هم یک «دروغ »: صحیح است چون به لحاظ آماری و فاکت و فیگورها درست است. اما «دروغ» هم هست چون «تمام حقیقت» نیست و اتفاقا در اینجا (در این موردِ بسیار مهم) با کمال تاسف باید بگویم این «دروغ» از آن دروغ های خطرناک است که برشت آنرا تحت عنوان «تمام حقیقت را نگفتن » فرموله کرده است! مراد ویسی اهل تحقیق و آمار و متخصص این امور است. حرف هایش شاید «مو» به مو، دقت آماری و سندیت داشته باشد، اما احتمالا چیزی را که نمیبیند «پیچش مو» ست!؟ـ
این واقعیتی ست که او میگوید: سپاهیان و بویژه تعداد زیادی از سران سپاه در میدان «حضور» دارند و مشغول «سرکوب»اند، اما تمام حقیقت نیست؛ حضور داریم تا حضور و سرکوب داریم تا سرکوب:ـ
سپاه حضور دارد اما نه با توپ و تانک و در یک آرایش جنگی برای «پاکسازی»، یک متخصص در این امور بویژه در چنین هنگامه ای که خودش آنرا «جنگ» مینامد و جنگ هم هست، و مردم در خیابان اند و دشمن مردم ددمنش و «صدر اسلامی» و «وفادار به سنت پیغمبر» و به هیچ اصول اخلاقی و انسانی پایبند نیست، چنین آرایشی محتمل است، لذا نباید در پاسخ به چنین سوالی اساسی و بسیار مهم، بی مسئولیتی، سهل انگاری، ملاحظه کاری و یا حتی بی دقتی کند. من خوشبینانه آنرا پای «ملاحظه» میگذارم و احتمالا این ملاحظه برای این است که مردم نترسند؟ اما براستی این ملاحظه بویژه در این وضعیت خطیر مجاز است؟
قطعا نه! این ملاحظه هم مشمول همان « دروغ»ی میشود که برشت به آن اشاره دارد؛ تمام حقیقت را نگفتن. چه عمدی باشد و چه به سهو.ـ
پاسخ من اما به این سوال (مجاز بودن …) و یا به زبان اسلامی «دروغ مصلحتی» گفتن در چنین شرایطی، مطلقا نه است و آنرا خطرناک میدانم؛ چرا که به زیان رزمندگان تمام خواهد شد و شاید به شکستی بسیار خونبار کشانده شود، در حالیکه تمام حقیقت را گفتن برغم تلخی و دشواری، اما امکان مقابله و دفاع و پیروزی را بالا میبرد.ـ
(این مسئله، سوء ظن مرا باز به برخی دانشمندان زنده کرد؛ متاسفانه بسیاری از متخصصین و دانشمندان ما، سر چنین بزنگاه هایی یا غایب هستند و یا سخنانی دانشمندانه از برج های عاج شان صادر میکنند، برای ابراز وجود، که نه ذره ای در آن ها احساس همبستگی میبینی و نه دلسوزی، درّه ای فاصله اما چرا !) البته آقای مراد ویسی مدام در تلویزیون و بسیاری از شبکه های مجازی حضور فعال و متبحرانه دارد و صاحب تحصیلات عالی ست و بقول خودش صد ها مقاله و نوشته در مسائل نظامی و امنیتی دارد . احتمالا ایشان «مصلحتا» تمام حقیقت را نگفته است. که لابد مردم رم نکنند. چرا؟ لابد چون اگر حقیقت را آنطور که هست بگوید، در مقام یک متخصص موظف است رهنمود های لازم را هم بدهد. و رهنمود لازم دادن در این زمینه لابد در تخصص ایشان نیست و یا آب ور میدارد و یا در قاموس «ایران انتر ناسیونال» نمیگنجد و ایشان اجازه ندارد همهی حقیقت را بگوید؟ او خود را برانداز معرفی میکند اما در اینجا«مفسر» صرف میشود!ـ
به نظر من اما نه تنها میبایست تمام حقیقت را به زبان آورد بلکه اگر متخصص هستیم و خودمان را با مردم میدانیم، موظفیم رهنمودهای روشن و «راهبردی» (واژه ای که ایشان بسیار بکار میبرد) و کارساز بدهیم، و به نظر؛ پاسخ او حتی برای سوال کننده فرزاد فرحزاد که باچشم بیان میشد، قانع کننده نبود. لابد او هم مجاز نیست تمامی حقیقت را از مصاحبه شونده بپرسد؟
باز گردیم. معترضین باید ضمن توجه به قدم های بعدی و تمرکز بر اصل سرنگونی تام و تمام رژیم، در درجهی اول به بدترین سناریو یعنی حکومت نظامی و آمدن سپاه با توپ و تانک به خیابانها، برای پاکسازی فکر کنند و خود را آماده. این آمادگی باید چنان باشد که آنها نتوانند در اولین قدم ها استقرار پیدا کنند. اگر نه بعد از استقرار کار بسیار مشکلتر خواهد شد. و همچنین به دام «پیشنهادات» و «مذاکره یا چانهزنی» یا «آلترناتیو»های احتمالی آمریکا و اروپا (که اصلاح طلبان و انواع دلالان سیاسی در آن نقش دارند) نیافتند. ـ
پیرو حرف های «پیشوا» این احتمال وجود دارد که نوعی حکومت نظامی فاشیستی بر قرار کرده و شروع به شکار انقلابیون کنند. اینک رزمندگان تظاهر کننده، میبایست تاکتیک های جدیدی را در جهت کاهش تلفات خود بکار گیرند، تا بر سرعت پیوستن مردم به تظاهرات خیابانی افزوده شود و خود حفاظ این جنبش در مقابل اوباش مسلح گردد. ـ
در وضعیت جدید، با تامل بر قدمهای فاز اول، به نظر میرسد؛ عدم تمرکز در برخی از نقاط و بعضی تظاهرات پراکنده و خود انگیخته، یا محلهای نامناسب و همچنین نداشتن وسائل دفاعی حداقل، بیدقتی در پوشش و استتار (نزدن ماسک و نداشتن کلاه …)، استفاده از مسیرهای نامناسب، ساعات غیر عادی تردد، بیتوجهی به همسایگان حزب الهی، استفاده از ارتباطات و شبکههای نامطمئن، اعتماد به برخی فراخوانهای جعلی دستگاه امنیتی، عدم شناسایی لازم از محلات تجمع … باعث دستگیریهای زیادی شده است.ـ
اینها را یک به یک میبایست مورد بازبینی و نقد قرار داد و به راهکارهای جدید دست یافت، تا ضربات دشمن به حداقل برسند، و «قشر خاکستری» ببیند که رزمندگان پیشگام، همچنان نهایت احساس مسئولیت را در قبال حفظ جان آنان به خرج میدهند. یکی از این اطمینان ها را، دقت در سازماندهی تظاهرات و تلاش در ممانعت از دستگیری تظاهر کنندگان تامین میکند، (برای اینکار بهتر است تعداد هر چه بیشتری از تظاهر کنندگان، مزدوران را محاصره کرده و کسانیکه حداقل وسیله ای دفاعی و توان جسمی لازم را دارند، مانع دستگیری تظاهر کنندگان شوند). یکی دیگر از کارهای لازم، داشتن روابط و امکانات درمانی برای زخمی های نبردهای خیابانی ست ( پزشکان و پرستاران بسیاری حاضر به مددرسانی و درمان بیماران زخمی هستند. در مناطق مختلف میتوان آنرا سازمان داد) یکی دیگر از این دست اطمینان ها؛ انتخاب هوشمندانهی زمان و مکانهای مناسب برای تظاهرات است. (زمان های کوتاهتر و محل های پر جمعیت و باز تر و پر خیابان) و حتی الامکان میبایست پیش از تظاهرات، راههای ورود اوباش مسلح (لباس شخصی ها و بسیج و سپاه)، مسدود و در صورت امکان تله گذاری شود (…). برای زمینگیر کردن گلهی موتور سواران، باید از «میخ پنج پر» استفاده شود که فورا چرخ هایشان را پنچر میکند. ( باید طوری آنها را سر راهشان ریخت که به چرخ ماشین ها و موتورهای شخصی آسیب نرسد: یعنی تا سر و کله شان در خیابانی پیدا شد، میبایست کمی جلوتر؛ سر راهشان، و درعرض خیابان ریخت) و نیز؛ تنبیه عوامل کشتار مردم، ترجیحا در خارج از محل تظاهرات، میتواند از عوامل موثر دیگر در جلب اعتماد و دادن احساس امنیت به شرکت کنندگان در تظاهرات باشد.(این تنبیهات میتواند با ذکر دلائل و نام کشته شدگان اعلام علنی و گسترده شود)
و برخی ملاحظاتی دیگر : ـ
ـ ۱- حالا دیگر هویت«برانداز» این جنبش انقلابی، بر همگان روشن شده است؛ و همچنین نشان داده است با اقدامات دفعی و انفجاری (شورش و یا یک قیام منطقهای) تفاوت اساسی دارد و رزمندگان از طولانی شدن انقلاب و دادن هزینهای بیشتر، برای نتیجهای بهتر، هراسی ندارند. زیرا مصمماند که استبداد دینی و دستگاه حکومتیاش را از بیخ و بن، ریشه کن کنند و طرحی نو دراندازند. این خود هم تامل بر تاکتیک ها و توجه به آهنگ اقدامات را ضروری مینماید و هم جدیت بیشتر مبارزه، اهمیت مسائل امنیتی را بالا میبرد. ـ
بهمین جهت مثلا در بعضی جاها که تظاهر کنندگان در مقابل عوامل مسلح رژیم قرار میگیرند، و شعار «مرگ بر خامنه ای» میتواند باعث تحریک و شلیک آنان به تظاهر کنندگان شود، بهتر است مثلا از شعار «مرگ بر دیکتاتور» استفاده شود که عملا فرقی با مرگ بر خامنه ای ندارد.ـ
– در مورد به آتش کشیدن «پنر»های عکس خامنه ای و «حاج قاسم»، لازم است قبل از انجام، از عدم وجود اوباش مسلح در محل مطمئن بود، چون به این دو حساسیت ویژه دارند و ممکن است از این پس برای حفاظت از این پنر های بزرگ محافظ مسلح گذاشته باشند.ـ
ـ ۲- در برخی ویدئوهایی که منتشر میشود چهره و علائم ویژه ی افراد کاملا به چشم می آید، (علائم و البسه خاص انقلابیون)، و کسانیکه از پنجرهی خانههایشان ویدئو گرفتهاند، (از زاویه ی دید و نشانهها؛ محل خانه قابل شناسایی ست) و نیز کسانیکه از درون اتومبیل شان ویدئو میگیرند، (اشیاء تزئینی خاصی که در درون اتومبیلشان وجود دارد مثل نوع اتومبیل با تو دوزی ویژه، آویز مخصوص و استثنایی به آینه) و…کاملا به چشم میخورد، از همهی این بیدقتی ها باید بشدت پرهیز کرد. درست است که فعلا دشمن درگیر و گرفتاری اش بسیار است، اما چنین بیتوجهیهایی گاه خسرانهای جبران ناپذیر بدنبال دارد. و متاسفانه شبکههایی که این ویدئوها را پخش میکنند، تا کنون فاقد این حساسیت بودهاند و این علائم را حذف نکردهاند! ـ
ـ ۳- با پیوستن کارگران ذوب آهن و برخی دیگر از کارگران، میبایست معلمان، بازنشستگان و کلیهی اصناف را ترغیب به تظاهرات و بویژه کامیونداران و سندیکای اتوبوسرانی را به اعتصاب دعوت کرد و خسران غیبت آنان را توضیح داد. (برای شروع میتوان با اعتصابات کوتاه مدت، موردی و نوبتی آغاز کرد که به یکباره بار سنگینی بر دوش عده ای خاص قرار نگیرد.) و در قدم های بعدی آنرا به اعتصاب سراسری و همگانی تبدیل نمود.ـ
باید از خوش بینی های غیر واقعی بشدت پرهیز کرد اما تحولات جاری نشان میدهد که چنانچه انقلابیون بتوانند همچنان برتری و تناسب نیروی خود را نسبت به دشمن حفظ کنند و به قدم های استوارشان با دقت ادامه دهند، ممکن است تحول به صورت بهمن وار، در زمانی کوتاه تر از آنچه عموم ما تصور میکنیم بساط این رژیم را در هم بپیچد. عوامل مثبت و مقوم جنبش از این قرارند:ـ
ورود نیروهای تازه نفس مردمی و افزایش اعتماد به نفس و خلاقیت و تجربه ی جوانان پیشگام، و «بن بست»ی که دستگاه سرکوب با آن مواجه است و فقدان ترس عمومی و شروع اعتصابات مختلف و پیوندی که بین مراکز رهبری آنان بوجود آمده و همچنین امکان انتقال اخبار مستقیم از اعلانات و پیشرویهای انقلاب و برنامههایی که «جوانان محلات» بطور منظم منتشر میکنند، و نیز تاکتیکها و اقدامات رژیم آدمکش، توسط شبکههای گوناگون، اطلاع رسانیِ فوری میشود. ـ
بهمین خاطر دشمن خواهد کوشید که اوضاع را بهر قیمت که شده بهم بزند؛ اما یک مشت اوباش دزد و دغل، فاقد توان آنالیز کردن اوضاع سیاسیِ پیچیدهی اکنون هستند و چون ایشان مثل طالبان تنها هنرشان سرکوب کردن و کشت و کشتار بوده و هست، و سرکوب هم اثر تشدید کننده دارد، در صدد «فیل هواکردن» و اقدامات «محیر العقول» مثل جنگ و ویرانگری عجیب و غریب و یا هرج و مرج هستند که نمونه هایی انجام دادند, که افتضاح اش در آمد؛ مثل «شاهچراغ» که حتی داعش هم مسئولیت این کشتار ابلهانه را بعهده نگرفت.ـ
میبایست به تمامی جوانب کار اندیشید و برای رویدادهای بزرگ آتی که خیلی زود فرا میرسند آمادگی داشت. ـ
و محتمل ترین؛ استقرار حکومت نظامی ست، پس باید خود را برای جنگی تمام عیار و واقعی آماده کرد و نشان داد که جوانان رزمنده «گیمور»ها نیستند، باید از صرف انرژی در حرکاتی که ریسک بالا و دست آوردی اندک دارد خودداری کرد و چنانچه رژیم دست به برقرار کردن حکومت نظامی بزند، مجوز دو قبضهای بر خلع سلاح و نابودی نیروهایش را صادر میکند.ـ
در چنین شرایطی باید تاکید را بر مقابلهی کار ساز و بسیار قدرتمند متمرکز کرد. و باید از تکرار برخی حرکات قبلی که اکنون انواع آنرا شناخته و برایش نقشه کشیدهاند، خودداری شود و بجایش از تاکتیک های ایضایی و غیر متمرکز و در گروههای کوچک و پر تحرک و بسیار منضبط، برای جلوگیری از استقرارشان استفاده شود. به این مسیله باید جدی فکر کرد و چاره اندیشید، انقلاب است. وباید آنرا تا پایان « جدی بگیریم».ـ
اکنون فاز دیگری از انقلاب را تجربه میکنیم که دشمن بسیار سبعانه دست به سرکوب خواهد زد، متقابلا باید از همهی امکانات و به شدیدترین شکل ممکن استفاده کرد، هرچه ضربات شدیدتر باشد ریزش نیروهایش بیشتر خواهد شد. در این نبرد نابرابر نخستین وظیفه تسلیح رزمندگان به انواع سلاح ها ست. و در مقابل این آدمکشان حرفهای هیچ نوع رحم و مروتی جایز نیست. متاسفانه انقلابیون در شرایط دشواری قرار میدهد اما رهبران واقعی در همین پروسه ها ساخته و پرداخته میشوند. هر اقدامی که از سوی انقلابیون انجام میشود، باید واکنشهای دشمن را در نظر داشته باشد و طوری عمل شود که نتواند بسادگی انتقام سخت بگیرد.ـ
پیش از هر چیز تحرکات و نقل و انتقالات کلان نیروهای نظامی را باید در نظر داشت چرا که با تکنیکهای مناسب و متناوب میتوان مانع پیشروی و استقرار آنها شد. هر نوع سهل انگاری و خوش بینی غیر واقعی میتواند آسیبهای جدی برساند.ـ
زنده باد انقلاب
درود بیپایان به رزمندگان دلیر
از خودتان مراقبت کنید، برای سازندگی فردا
وطن به وجود نازنین شما نیاز دارد
شنبه ۲۰ نوامبر
Keine Kommentare