امنیت و فنون مبارزه با پلیس

یک - یادگار روزهای فریاد، بهمن 1357
Uncategorized

مقدمه

-1 سبک کار کمونیستی و امنیت

تلفیق کار علنی و مخفی

تمرکز و انفصال

-2 فنون مبارزه با پلیس

اصل حداقل اطلاعات

نفوذ پلیسی در صفوف تشکیلات حزبی

رمز نگاری

تعقیب و مراقبت

تھیه و استفاده از جاسازی

زندان و بازجویی

امنیت در اینترنت

انظباط و امنیت

مقدمه

سرمایه داری طی سالھای دراز دستگاھھای ویژه سرکوب و پلیس خود را برای جنگ با کمونیسم ایجاد کرده و در کار خود تخصص یافته و شیوه ھای بسیار پیشرفته ای را برای نابودی کمونیسم تحزب یافته بکار می گیرد.

کم بها دادن به امنیت و فن مبارزه با پلیس مخفی و عدم توجه به مبارزه سیاسی توده ای طبقه کارگر که دفاع ازحزب و امنیت آن را در درجه اول تضمین می کند ناشی از توھم به بورژوازی و عدم اعتقاد به اینکه دولت بورژوایی ابزار  سرکوب و خشونت طبقاتی علیه طبقه کارگر و کمونیسم است، می باشد.

در شرایطی که سرویسھای پلیسی و اطلاعاتی بورژوازی کمونیستھا را منظما مورد بررسی و مطالعه قرار می دھند

تا روشھای موثرتری برای نابودی آنھا بیابند ما توجھی به شناخت روشھای آنھا و تامین امنیت خود نمی کنیم. سرویسھای اطلاعاتی دشمن در حال حاضر از زیرکانه ترین و خبیثانه ترین روشھا و نقشه ھای حساب شده بر علیه کمونیستھا استفاده می کنند. ما باید بتوانیم نقشه ھای دشمن را کشف کرده، خود را حفظ کنیم و ضربات ارتجاع سرمایھ داری را خنثی نمائیم.

تامین امنیت فعالیت کمونیستی دارای دو وجه اساسی است. اول اتحاذ سبک کار کمونیستی است که امنیت فعالیت

کمونیستی را از پایه و اساس تضمین می کند و بدون آن ادامه کاری فعالیت کمونیستی از ھر لحاظ و بویژه به لحاظ

امنیتی غیرممکن است. دوم، آشنایی با فنون مبارزه با پلیس و بکار بردن این فنون و روشھا در مبارزه و خنثی کردن

تاکتیکهای پلیسی بورژوازی است.

سبک کار کمونیستی و امنیت

اساسی ترین مبنای تامین امنیت یک سازمان کمونیستی، سبک کار آن است. اصل اساسی فعالیت کمونیستی زیر اختناق بورژوازی این اصل طلایی است که کمونیستھا خود را از طبقه خود یعنی طبقه کارگر پنھان نمی کنند برعکس برای پنھان کردن خود از دشمنان طبقاتی باید فشرده ترین و واقعی ترین رابطه را با کارگران برقرار کرد. مخفی کاری فی النفسه وجود ندارد و در یک حزب کمونیستی قوی بدون داشتن وسیع ترین ارتباط با کارگران پنھان کاری معنایی ندارد. یک حزب مخفی قوی حزبی است که عمیق ترین رابطه را در میان کارگران دارد و در سطوح مختلف بین آنان ریشه دوانده است و خصوصیتی کاملا توده گیر دارد. با ھمه تفاوتھا و تمایزات و شرایط ویژه حزب کمونیستی مخفی ھیچگاه صورت خود را از کارگران پنھان نمی کند و در نشریاتش با آنھا بزبان صریح کمونیستی صحبت کرده و در میان کارگران فعالیت خود را شدت می بخشد.

در سبک کار کمونیستی روابط طبیعى، دوستانه و اجتماعی در میان کارگران و چفت شدن با آنھا یک ضرورت محوری است که بنوبه خود امنیت تشکیلات کمونیستی را نیر تامین می کند. براى ما روابط طبیعى، دوستى و آشنانى ھا و رفت و آمدھاى طبیعى میان کارگران، چیزى بسیار فراتر ازمحمل سازی تشکیلاتی است. اینھا مکانیسم ھاى واقعى فعل و انفعال درونى طبقه است، و به این معنى بخشى از مکانیسم ھاى عملى فعالیت خود ما کمونیستھا بعنوان بخشى از طبقه نیز ھست. این روابط را باید کاملا جدى گرفت. محافل خانوادگى، دوستى ھا، تماس ھاى شغلى، آشنائى ھاى محلى و غیره یکى از ظرف ھاى واقعى فعالیت خود ماست. بدرجه اى که فعالین حزب این روابط خود را گسترش داده باشند، در این روابط جاى گرفته باشند و خود به کارگرانى „اجتماعى“ با تماس ھاى وسیع با ھم طبقه ھاى خود بدل شده باشند، کار سازماندھى فعالیت مخفى و علنى ھر دو، با سھولت بیشترى پیش میرود. بسیارى از تماس ھا، آموزش ھا، گزارش گیرى ھا و رھنمودھا را میتوان در دل ھمین „روابط طبیعى“ به پیش برد.

فعالیت کمونیستى در درون طبقه کارگر و تماس متقابل کمونیستھاى حزبى در درون طبقه باید بر مکانیسمھاى خود

مبارزه کارگرى متکى باشد. کارگر مبارز و کمونیستى که، مستقل از عضو بودن یا نبودنش در کمیته کمونیستی و

حزبی، پیش خود مجاب باشد که از موقعیت عینى یک کارگر معترض برخوردار است و کسى نمیتواند چیزى بیشتر

از این را به اونسبت بدھد، از نظر امنیتى در موقعیت بسیار محکمترى قرار گرفته است. ممکن است خیلى ھا، چه در

درون شبکه ھاى محفلى و چھ در خارج آن، حدس بزنند که شاید فلان رفقا تماس نزدیکترى با کمیته کمونیستی و حزبی دارند. اما ااینگونه حدسیات که امروز درباره بسیارى از کارگران مبارز وجود دارد که عضو کمیته ھای کمونیستی و سازمان حزبی ھم نیستند، مادام که از حد حس و گمان خارج نشود و قابل اثبات نباشد ھنوز تھدید امنیتى تعیین کننده اى بشمار نمیایند.

تلفیق کار علنی و مخفی

تلفیق کار علنی و مخفی یک بحث سبک کارى است. رابطه سازمان کمونیستی مخفی با عناصر علنى کار چیست؟ این

عناصر چگونه به سازمان کمونیستی در محل کار و زندگی خود مربوطند و چگونه از آن خط میگیرند و توسط این سازمان ھدایت میشوند؟ اطلاعات این عناصر مخفى کار از کمیته کمونیستی مخفى و روابط آن چقدر است؟ چگونه

میتوان کارى کرد که فعالیت علنى رفیق حزبى ما امنیت و ادامه کارى این سازمان مخفی را به خطر نیاندازد؟ خود

مُبلغ علنى را چگونه میتوان حفظ کرد و امنیتش را تضمین کرد؟ مُبلغ و فعال علنى ما چگونه میتواند بى آنکه الزاما

ھویت و تعلق حزبى خود را فاش نماید – که تا وقتى اختناق تا این حد شدید است عمدتا ناگزیر از مخفى نگاه داشتن

ھویت خود است – مواضع و سیاست ھا و شعارھاى کمونیستی را بطور علنی به کرسى بنشاند؟

سازمان کمونیستی بنا به تعریف سازمانی مخفى است. این لازمه فعالیت حزبى است که در دل اختناق بورژوائى و در

برابر توحش بورژوازى فعالیت میکند. کمونیستھا ھمواره، مگر در شرایط استثنائى، در چنین شرایطى فعالیت میکنند.

درعین حال این کمیته ھا محل سازمانیابی رھبران پرشور جنبش کارگرى، سخنوران کارگرى و کارگران صاحب نفوذ ، با حفظ نقش علنى آنھاست، یعنى نقش مُبلغ توده اى و نقش رھبر در مبارزات جاری کارگران. این مستلزم برقرارى رابطه اى ظریف و فکر شده میان تشکیلات مخفى حزب با عناصر علنى است. محل کار „روتین“ کمیته ھای کمونیستی یا  جلسات نسبتا وسیع کارگرى، مجامع عمومى، سازمان ھای توده ای در محل کار و زندگی و یا جلسات مخفی محدود به افراد معین و با حفظ ھمه ضوابط امنیتی است. نقش مبلغ توده ای در این فعالیت ھا و شرکت یا عدم شرکت این رفقا در ھجریک از این عرصه ھای فعالیت نقطه حساس اصلی در درک معنی تلفیق کار علنی و مخفی است. بدیھى است که چنین رفقایى بنا به تعریف بطور اخص زیر ذره بین پلیس سیاسى قرار میگیرند. ھر حرکت آنھا با حساسیت از طرف نیروھاى جاسوسى و سرکوب پلیس تحت نظر خواھد بود. انجام این فعالیت مستلزم نھایت درجه آمادگى، ھوشیارى دائمى و قبل از ھر چیز یک سبک کار اصولى و جا افتاده کار کمونیستى است که امینت این رفقا بطور اخص و امنیت کمیته و سازمان کمونیستی بطور اعم را تامین کند. اینجاست که پای تلفیق کار محفی و علنی به میان می آید. آن وقت مسائلی ھست که باید مطلقا از چشم پلیس و جاسوس و کارفرمایان مخفی بماند و دیگر کارگران و ھمکاران نیز نباید از آنھا آگاه باشند.

تلفیق کار علنی و مخفی یعنی نفس وجود سازمان و تشکل کمونیستی باید از کارفرما و پلیس، جاسوسان و ھمه افراد

یا نیروھای سیاسی دولتی و غیر دولتی مطلقا مخفی باشد، مگر اینکه این سازمان یا کمیته کمونیستی خود راسا تصمیم

میگیرد که کجا و به چه دلیل باید برای این یا آن فرد، یا این یا آن جمع و تا چه درجه ای وجود خود را علنی کند. این

شامل فعالیت این سازمانھای کمونیستی در ھمه فعالیت اجتماعی اش میشود، در کارخانه، محله، دانشگاه و یا محل کاراما فعالین کمونیست متشکل در این سازمان بعنوان رھبر مبارزات کارگری و مبلغین کارگری دارای وسیعترین ارتباط با کارگران ھستند و به کار آگاه گری و سازمانگری کمونیستی در میان کارگران مشغولند بدون اینکه این کارگران از وجود کمیته کمونیستی و سازمان حزبی در محط کار و زندگی باخبر باشند. این رھبران کارگری کمونیست وسیعترین ارتباط را با محافل کارگری دارند اما مطلقا از کمیته کمونیستی سخنی به زبان نمی آورند.

رابطه کارگران کمونیست و کمیته ھای و حوزه ھای کمونیستی با حزب کاملا مخفی است و کسی نباید از آن باخبر باشد. این یک جنبه جدی از فعالیت کمونیستی در شرایط مخفی و توزان قوای موجود است. ممکن است سایر کارگران در مورد اعضای کمیته کمونیستی حدس ھایی بزنند اما اعضای کمیته کمونیستی به ھیچ وجه ھویت خود را اذعان نکرده و بطریق اولی حزبی بودن و رابطه شان با حزب را مطلقا مخفی نگاه می دارند. مھم این نیست که چه کسی چه چیزی را حدس میزند! مھم این است که ما این حدسیات را تایید نمیکنیم!

کمیته ھای کمونیستی حلقه تعیین کننده ای در سیستم رھبری تشکیلات مخفی و اھرم نفوذ و رھبری سیاستھای کمونیستی در میان طبقه کارگر، محل زندگی، دانشگاه ھا و ھمه عرصه ھای زندگی اجتماعی ھستند. تصمیمات کمیته کمونیستی مخفی است. ھر تصمیمی که این کمیته برای پیشروی و ارتقا مبارزات در ھر عرصه ای چه در مورد بهبود وضعیت کار و زندگی کارگران ویا شرایط زندگی مردم محل، علیه شرایط پلیسی محل کار ویا فعالیت کمونیستی در دانشگاه ھا، می گیرد راسا به کسی یا جایی اعلام نمی شود بلکه تلاش میشود تا در جریان مبارزه بعنوان تصمیم مجمع عمومی و یا تشکل کارگری، ویا تصمیم جمعی مردم محله و یا محل کار و تجمع دانشجویان دانشگاھھا مردم را به آن اقناع کرده و آن تصمیمات را به تصویب مخاطبین برسانیم. در این صورت است که تصمیمات یک سازمان کمونیستی با کمک مبلغین علنی و توده ای متصل به تشکیلات کمونیستی تبدییل به رای و تصمیم بخش بزرگی از مردم موضوع کارمان تبدیل میشود. اصل تمرکز و انفصال حلقھ دیگری از تلفیق کار علنی و مخفی است که در زیر به آن می پردازیم.

تمرکز و انفصال

سازماندھی منفصل یکی از پایه ھای تلفیق کار علنی و مخفی است. ثبات و قدرت تشکیلات کمونیستی مخفی در ھرمحل بیش از ھر چیز به یک تشکیلات قوی کمونیستی که با مخاطبین و موضوع کار چفت شده و از آن جداناپذیرنیست گره خورده است. تشکیلات کمونیستی در کارخانه و مراکز تولیدی با کارگران محل خود، تشکیلات کمونیستی فعال در محلات با مردم محل خود، تشکیلات کمونیستی در دانشگاه ھا با دانشجویان و غیره. کمیته ھای کمونیستی خود به معنی ایجاد درجه ای از تمرکز در فعالیت کمونیستی ھستند، تمرکزی که خود لازمه ادامه حیات و گسترش کارشان است. این تمرکز اما در عین حال باید از سایر کمیته ھا و حوزه ھای کمونیستی و سازمانھای حزبی دیگر ھم مخفی بماند. تنھا آنجا که گسترش فعالیت کمونیستی و تواز قوای میان این مبارزه و دیکتاتوری حاکم ایجاب میکند، میتوان درباره تمرکز بیشتر فعالیت کمونیستی فکر کرد، تصمیمی که قطعا از طرف رھبری حزب باید اتخاذ شود، تا آن زمان اما کمیته ھای کمونیستی براى کار با سایر رفقاى کمونیست خود در درون جنبش کارگرى، در محلات یا دانشگاه و غیره نیاز به دانستن چند و چون رابطه تشکیلاتى آن رفقا با حزب ندارند. اصل انفصال کمیته ھا و حوزه ھای کمونیستی از یکدیگر و خودداری از انفصال افقی یا عمودی با سایر کمیته ھا بدلیل توازن قوای سیاسی واجتماعی و پلیستی امری حیاتی است.

فنون مبارزه با پلیس:

رفقای کمونیست، حوزه و کمیته ھای کمونیستی حزب ھمواره باید از خود سوال کنند که پلیس سیاسی در ھر مقطع

چه خطراتی برای فعالیت متشکل آنھا ایجاد میکند. به مھمترین موارد این خطرات اشاره میکنیم:

اصل حداقل اطلاعات

پلیس به وسیله کسب اطلاعات و سنتز کردن آنھا سرنخ ھای فعالیت متشکل و چند و چون سازمان حزب را میتواند در یابد. کسب اطلاعات بوسیله دستگاه ھای پلیس سیاسی از فعالیت متشکل ما، معمولا از بی دقتی، سھل انگاری و دست کم گرفتن دستگاه سرکوب بورژوازی بر علیھ فعالیت کارگران و کمونیستھا است که بوسیله خود ما ممکن میشود. از طریق دادن اطلاعات از فعالیت متشکل خودمان به „خودی“ ھا و „دوستان“ و „ھمفکران“ و…. دسترسی پلیس را به اطلاعات فعالیت متشکل خود فراھم کرده ایم. معمولا این کارھا خودبخودی و از زاویه تبلیغ بیشتر برای فعالیت و یا تشویق کردن دیگران به فعالیت متشکل است اما ھمین درز اخبار که وقتی پخش میشود کنترلی بر آن نخواھیم داشت موجب دسترسی پلیس و عواملش به فعالیت ما میشود. معمولا ھمه این اطلاعات از سر دوستی و ھمکاری است که ھمه خودی ھا و  دوستان به ھم میدھند. اصل حداقل اطلاعات مھمترین و حیاتی ترین روش برای مقابل با خطرات پلیس سیاسی است. کمیته ھای کمونیستی و حوزه ھای حزبی موفق آنھایی ھستند که توانسته اند با توانایی بالای خود در مقابله با پلیس اطلاعاتشان را حفظ کرده اند، چھ در فعالیت روتین و چه احیانا زمانی در بازجویی و زندان. حفظ جان رفقایمان و حفظ و گسترش فعالیت متشکل ما تماما به رعایت این اصل و داشتن انظباط آھنین برای اجرای آن بستگی دارد.

این اصل باید اکیدا رعایت شود. به ھر کس باید تنھا آن درجھ اطلاعات داده شود که براى انجام درست وظایف خود

به آن نیاز دارد. آشکار کردن تعلق حزبى فعالین ومعرفى مبلغین و مروجین سازمان حزبی به رفقاى جدید، دعوت

این رفقا به محافل ترویجى و یا شناساندن اماکن تشکیل جلسات به آنھا باید با نھایت دقت و بر مبناى ارزیابى نیازھاى

حزب و ظرفیت و نوع وظیفه ھر رفیق جدید انجام گیرد.

ھر عضو و کادر حوزه و کمیته ھای کمونیستی حزب موظف است ھر اتفاق مشکوک و غیر منتظره و ھر اطلاعات

امنیتى جدید را فورا به حوزه و کمیته ای که به ان تعلق دارد اطلاع دھد.

حوزه و کمیته ھای حزب موظفند تا در برابر ھر خطر امنیتی راه حل مناسب و درخور برای کوتاه کردن دست پلیس

و گمراه کردن آن اتخاذ کنند. تمرکز اطلاعات در باره فعالیت رفقای حزبی ، این امکان را به مسئولین مرکزى می دھد که بسیارى خطرات پلیسى را با دقت نظر و احاطھ بیشترى تشخیص دھند و به موقع فعالین را از خطرات احتمالى و روابط آلوده با خبر سازند. گزارش ھمه موارد امنیتی به کمیته سازمانده حزب این امکان را فراھم میکند که این کمیته منظما فعالیت پلیس را بررسی کرده و کل سازمان حزب را بموقع از ھر خطری مطلع کند.

نفوذ پلیسی در صفوف تشکیلات حزبی

باید ضمن حفظ آمادگى در مقابل شیوه ھاى کهنه پلیس، بویژه خود را براى مواجھه با شیوه ھاى جدید نفوذى آماده کنیم.

شیوه ھایى که در عملکرد پلیس سیاسى بورژوازى در کشورھاى مختلف از خصلت کلاسیک و جا افتاده ترى نسبت به

ھجوم و تاخت و تاز علنى نیروھاى سرکوبگر برخوردارند. بطور کلى اقدامات نفوذى پلیس در رابطه با سازمان حزبى در دو سطح مطرح میشود. اول، نفوذ جاسوسان رژیم از پائین بصورت تماس عناصر نفوذى دشمن در شکل به اصطلاح „ھوادار“ با حوزه حزبى. تلاش براى نفوذ از پائین مکررا اتفاق میافتد، بویژه آنکه کسب اطلاعات بطور روال عادی وظیفه ھر خبر چین و جاسوس محلى رژیم در محیط زیست و کار کارگران است و طراحى و تصمیم گیرى در باره چنین اقدامى منوط به دخالت سطوح بالاى ارگانھاى سرکوب و جاسوسى جمھورى اسلامى نیست. این اقدامى است که واحدھاى محلى جاسوسى و سرکوب، نظیر شعبات سپاه پاسداران، کمیته ھا، حراست، انجمنھاى اسلامى کارخانجات و غیره راسا به آن دست میزنند. ھر کمیته و حوزه حزبى باید فرض را بر این بگذارد که با گسترش فعالیت خود و تاثیرگذاریش بر محیط مورد نظر، توجھ عوامل محلى رژیم را به خود جلب میکند و اقدامات پلیسى براى کسب اطلاعات، و از جملھ تلاش براى نفوذ از پائین در روابط کمیته آغاز خواھد شد.

شکل دوم، نفوذ برنامه ریزى شده پلیس براى شناسایى مستقیم اعضاى حزب در کمیته ھا وحوزه ھا و بدام انداختن کل سازمان حزبی است. مواردى مشاھده شده است که دشمن کوشیده است با ایجاد „ھسته“ھاى دروغین مستقیما با حوزه ھا و فعالین حزب تماس بگیرد و یا به شناسایى ھواداران مترصد اتصال به حزب بپردازد. ااینگونه طرح ھا پیچیده تر است و براى پلیس متضمن برنامه ریزى دقیق تر و ھمه جانبه ترى است. اما در وجود چنین طرح ھایى تردید نیست. ان شیوه ھاى جدید پلیس ما را به رعایت اکید موازین معینى موظف میکند.

مساله مھمی که ضعف پلیس در کاشتن جاسوس در سازمان کمونیستی است را ھم باید دانست. تشکیلات کمونیستی متشکل از کارگران مبارز و کمونیستھا و رھبران مبارزه در محل کار و زیست است. ای جوانان کمونیست و رھبران مبارزه کمونیستی آنھا را شامل میشود. دستگاه ھای پلیس از ھر نوعی که باشند ھمواره خبیثترین و منفورترین ھا را شامل میشوند. اینھا طولانی مدت نمی توانند در صف مبارزه کارگران و رھبران مبارزه ما خود را مخفی کنند، در دانشگاه و محلات نیز ھمین مساله صادق است. دست آنھا نه اینکه کاملا بستھ باشد ولی بدرجه بسیار زیادی کوتاه است. مھم این است که تشکیلات حزب در برگیرندنھ رھبران و فعالین و کارگران و کمونیستھای مبارز و پیگیری است که در محیط کار و زیست خود و در اجتماع این وجه را تثبیت کرده اند و دارند و نفوذ در چنین تشکیلاتی که در برگیرنده چنین افرد و خصوصیاتی است بسیار سخت است و بهمین دلیل سرکوب و قلع و قوع این تشکیلات ھا یک کار برجسته پلیس است. این نکات از آنجا گفتنش ضروری است که یادآور شویم که مبارزه با پلیس و مقابلھ با مساله نفوذی دقیقا بستگی به فعالیت ما و سبک و روش ھای کار ما دارد با این وجود باید متوجه بود که زمانی که پلیس به وجود کارگر کمونیست و تشکل کمونیستی و حزبی کارگرانی پی میبرد الزاما و فورا به دستگیری آنھا اقدام نمی کند بلکه سعی می کند با فرستادن جاسوس به میان آنھا مدارک لازم در مورد فعالیتشان و روابط حزبی شان را جمع آوری کرده و کلیه سر نخ ھا را بدست بگیرد و عضو یا اعضایی را تحت فشار قرار دھد که با پلیس ھمکاری کنند.

باید دقت کرد که درجه خطرناک بودن فعالیت آگاھگرانه کمونیستی وتلاش برای سازماندھی کارگران و یا سازماندھی

اعتصابات کارگری بدلیل خصلت توده ایش بهمان اندازه تلاش برای سازماندھی حزبی و ایجاد کمیته ھا و حوزه ھای

کمونیستی برای پلیس خطرناک تلقی نمی شود. آنچھ که پلیس سعی می کند در نطفه مانع شکل گیریش بشود ھمان

سازمان کمونیستی و حزبی کارگران و جلوگیری از ارتباط گیری کارگران مبارز با کمیته کمونیستی و حزبی است.

از این رو رعایت اصل حداقل اطلاعات بسیار حیاتی است. اطلاع داشتن از سیاست و نطرات یک حزب کمونیستی

فی نفسه بمعنای ارتباط سازمانی با آن حزب نیست.

بعلاوه توجه کنید که وجود نشریات حزب، سی دی و دی وی دی ھای سخنرانی ھاى مبلغین حزب و حتى نشریات داخلى و برخى اطلاعات درون حزبى در نزد افراد، لزوما به معنى به ثبوت رسیدن اصالت رابط آنھا با حزب و صلاحیت امنیتى آنھا نیست. بسیارى از این متون و اسناد در سطح وسیع علنا توسط حزب پخش میشود و برخى دیگر ممکن است در اثر ضربات پلیسى بدست رژیم افتاده باشد. بنابراین ارائه اینگونه اسناد و مدارک نمیتواند و نباید بعنوان مدرکى براى اثبات صلاحیت امنیتى افراد و محافل بکار رود.

رمز نگاری

استفاده از رمز برای تامین امنیت مکاتبات و مکالمات با مرتبطین حزبی خود یک امر حیاتی است. باید اطلاعاتی که رد و بدل می کنید را رده بندی کرده و آنھایی را که محرمانه و یا کاملا محرمانه طبقه بندی می کنید را از طریق سیستم رمزی که قبلابا طرفین خود در مورد آن توافق کرده اید، مبادله کنید. سیستم ھای رمزنگاری کامپیوتری نیزموجود ھستند که بسته به میزان توانایی استفاده از آنھا و ضرورت می توانید استفاده نمائید.

تعقیب و مراقبت

فعالینی که در شرایط پلیسی فعالیت می کنند باید با روشھای تعقیب و مراقبت و تکنیکهای ضد تعقیب و مراقبت آشنا باشند و آنھا را تمرین و بکار بگیرند. با وجود پیشرفتھای تکنولوژیکی که امکانات بیشتری به سیستمھای پلیسی برای تعقیب و مراقبت داده است بسیاری از دستگاھھای امنیتی و پلیسی ھمچنان از روشھای فیزیکی تعقیب و مراقبت استفاده می کنند چون امکان کشف مراقبت تکنولوژیکی از طرف دشمن خود بالاست و نمی خواھند عملیات خود را دچار خطر بکنند. این دستگاھھا از اپراتورھای انسانی که می توانند فکر کنند، قادرند عکس العمل نشان بدھند و درصورت لزوم به عملیات خاتمه دھند، استفاده می کنند.

یک تیم تعقیب و مراقبت بطور معمول از دوازده اپراتور و شش اتوموبیل تشکیل میشود و دارای بی سیم، دوربین، نقشه، ویدئو برای ضبط تحرکات ھدف خود مجھز است. مراقبت به اشکال ثابت، متحرک و یا ترکیب این دو و بصورت پیاده و سواره _ با ماشین – صورت می گیرد.

تعقیب و مراقبت فیزیکی

در این روش دستگاه امنیتی „ھدف“ را بطور سیستماتیک مشاھده و مونیتور می کنند بدون اینکه خود را آشکار کنند. از این طریق اطلاعات مربوط به محل زندگی، شغل، جلسات، مسیرھای تردد، روابط و شبکه ھای دوستی، رفاقت، خانواده و فعالیت را شناسائی می کنند و در زمان لازم تور را بسته و ھمگی را دستگیر می کنند. این تیم ھا از انواع پوششھای طبیعی استفاده می کنند، خود را به رنگ محیطی که در آن عملیات می کنند در می آورند و با رعایت بیشترین جزئیات سعی می کنند فعالیت خود را پنھان نگاه دارند. این تیم ھا از ساختمان؛ اماکن، ھتلھا، اتومولیلھا، ماشینھای ون بزرگ برای نظاره کردن „ھدف“ خود استفاده می کنند و در صورت لزوم از حمایت کلیھ دستگاھھای پلیسی؛ قانونی و .. برخوردارند. این تیمھا می توانند مدتھای طولانی عملیات خود را پیش ببرند بدون اینکه شک و سوءظن „ھدف“ خود را برانگیزند.

یک فعال کمونیست که در شرایط مخفی فعالیت می کند باید ھمواره محیط اطراف خود چه منزل و چه شغل و چه تردد و رفت و آمد با رفقا، اقوام، و … را بطور سیستماتیک چک و کنترل کند. توجه به تغییر و تحولات در این محیط ھا و در نظر گرفتن تغییرات و فاکتورھا بدون اینکه چیزی را فیلتر کند، بسیار ضروری است. باید به فورم و شکل و قیافه و لباس و حرکات بدنی افراد در محیط اطراف خود دقت کرد. این چک روتین تاثیر زیادی در حفظ امنیت دارد.

ھرکس که در مورد امنیت شخصی اش نگران است باید روش فوق الذکر را که „کشف غیر فعال“ تعقیب و مراقبت

نام دارد را انجام بدھد. حتی اگر دلیل خاصی برای تعقیب و مراقبت وجود نداشته باشد باید مشاھدات دقیق و روزمره

را ھمواره پیگیری کند و فرض کند که افراد و اتوموبیل ھا مشکوک ھستند. او باید بدون اینکه حساسیت و ھشیاری تیم تعقیب و مراقبت را برانگیزد، اوضاع را دائما تحت نظر داشتھ باشد. ھنگامی که متوجه شدید که مورد تعقیب و مراقبت قرار گرفته اید آنگاه روش فعال „ضد تعقیب و مراقبت“ را در پیش بگیرید. „کشف فعال“ تعقیب ومراقبت عبارتست از مانورھایی که فعال بعمل می آورد و از آنجا که متوجه فعالیت پلیس در تعقیب و مراقبت اش است می کوشد تا با ندادن اطلاعات جدید به آنھا و پرداختن به عادی ترین کارھا و دنبال نکردن روتین حزبی در خارج از محل کار و زیست و ھمینطور از دسترس خارج کردن ادبیات و اسناد حزبی و کتاب و سی دی و دی وی دی ھا و … تیم تعقیب و مراقبت را ناکام بگذارد. این کار تا ھر زمانی که لازم است باید ادامه داشته باشد.

تعقیب و مراقبت پیاده

این روش زمانی صورت می گیرد که „ھدف“ قرار است فعالیت مھمی را در منطقه معینی انجام دھد. اپراتورھای پیاده انعطاف بیشتری برای مانور دارند و „ھدف“ خود را مستقیما از پشت سر، و در مسیری موازی با وی تعقیب می کنند. برای خنثی کردن تعقیب و مراقبت پیاده باید از رفت و آمد درمکانھای عمومی که جمعیت زیادی در آن درحال رفت و آمد ھستند و دارای خروجی و ورودیھای متعدد، و آسانسور و پله برقی و پله ھای معمولی ھستند استفاده کنید. این امکانات فرجه بهتری برای خلاص شدن از تعقیب و مراقبت برای شما فراھم می کنند. تعقیب و مراقبت پیاده معمولا برای دسترسی پلیس به اطلاعات بیشتر صورت میگیرد به این صورت که „ھدف“ را تعقیب میکنند تا افراد و اماکنی که به آنھا میرود را شناسایی کنند و بر اطلاعاتشان بیفزایند. خنثی کردن ھر تعقیب و مراقبت در گرو این است که روابط طبیعی و عادی باشد و از ھر گونھ فعالیت مشترکی با کسان دیگری که دارای روابط طبیعی درمحل کار و زندگی نیستنید خودداری کنید این روش فعالیت و مبارزه ما نیست. این نوع فعالیت ھا مناسبترین امکان برای پلیس در سرکوب ھر نوع فعالیت متشکل و ضربه زدن به ادم ھایی است که میخواھد فعالیت متشکلی را برعلیھ سرکوب و استبداد پیش ببرند.

تعقیب و مراقبت تکنولوژیکی

این روش برای تکمیل تعقیب و مراقبت فیزیکی بکار می رود و شامل ضبط نوارھای کاست و ویدئو از حرکات و تحرکات „ھدف“، دسترسی به کامپیوتر وی، جا دادن ابزارھایی برای شنود تلفن او، نصب دوربینھای بسیار کوچک و

میکروفونھای موثر در محیط زندگی و کار „ھدف“، نصب ابرازھایی در سیستم کابل تلفن در پیرامون محل سکونت

وی، استفاده از تلویزیون مدار بسته و … ھمگی بعنوان مکمل تعقیب و مراقبت فیزیکی بکار گرفته می شوند.

ھرچند که سیستم پلیسی جمھوری اسلامی ھمچنان از روشھای تعقیب و مراقبت سنتی یعنی پھن کردن تور و تعقیب اشحاص، اتوموبیلھا و مکانھا استفاده می کند اما پیشرفت تکنولوزیک و دسترسی به امکانات بیشتر در این زمینه مانند روشھای پیشرفتھ استراق سمع، کنترل تلفن ھای موبایل و استقرار تلویزیونھای مدار بستھ در بسیاری از اماکن و بخصوص اینترنت نیز کار پلیس را برای تعقیب و مراقبت زیرکانه و ضربه زدن به کمونیستھا راحت تر کرده است.

از این رو بهیچ رو این برتری امکانات پلیس را دستکم نگیرید. برای مکالمات شفاھی خود از روشھای رمز استفاده

کنید. برای مکاتبات خود نیز باید حتما از رمز استفاده کنید. باید از مکانھای طبیعی رفت و آمد که از تیررس تلویزیون مدار بسته دور باشد برای تماسھای خود استفاده کنید و برای تلفن موبایل خود در صورت امکان از شماره ھایی که توسط دستگاھھای دولتی ثبت نشده باشد و قابل تعقیب نیستند تھیه کنید. ردیابی از طریق تلفن موبایل یکی از راھھای معمول تعقیب است. پلیس محل ھای زندگی و تجمع فعالین را از ھمین طریق شناسایی کرده و تحت تعقیب قرار می دھد. کافی است که پلیس فقط شماره تلفن کسی را داشته باشد بسرعت به محل زندگی و تردد وی دست یابد.

برای مقابله با این وضعیت می توانید باطری و سیم کارت موبایل خود را بیرون بیاورید تا احتمال تعقیب و شناسایی از این طریق را به صفر برسانید. چنانچه گوشی شما ( تلفن ھمراه) موقع خرید با مشخصات شما ثبت شده است باید مطمئن باشید که از طریق شماره ثبت که ھر گوشی تلفنی دارد، شما در معرض کنترل ھستید.

بسیاری از فعالین دچار این اشتباه ھستند که تنھا زمانی که درگیر فعالیت خاصی ھستند، خود را چک و از سلامت امنیتی اطرافشان اطمینان حاصل می کنند. با انجام این کار تیم تعقیب و مراقبت که حضور دارد و از طول و عرض رفت و آمدھای وی و تحرکاتش باخبر است، بسرعت می فھمد که „ھدف“ واقعا چیزی برای مخفی کردن دارد و در نظر دارد فعالیت خاصی را پیش ببرد و در نتیجھ آنھا ھم دست به یک عملیات کامل علیھ وی می زنند. از این رو „کشف غیر فعال“ تعقیب و مراقبت اھمیت حیاتی دارد.

در ادامه این جزوه به امینت و اینترنت نیز می پردازیم.

تھیه و استفاده از جاسازی

ھرفعال کمونیستی که در شرایط سرکوب و اختناق بورژوازی به کار آگاھگری و سازماندھی مشغول است حتما باید اسناد و مدارک و نشریات خود را که رابطه سازمانی و تشکیلاتی او با سطوح مختلف حزبی را آشکار می سازد، پنھان کند. از این رو داشتن جاسازی ھای مطمئن و موثر یک ضرورت مبرم است. برای ساختن جاسازی که بتوانید منظما و سریعا از آن برای پنھان کردن اسناد و نشریات خود استفاده کنید از امکانات و جاھای طبیعی محل زندگی خود که دارای فضاھای باصطلاح „مرده“ ھستند، استفاده کنید. دیوار، پله ھا، کابینت ھا، کشوھا، قفسه ھا، و فضاھایی که می توانید از آن اطاقھای مخفی نیز بسازید، از جملھ امکانات طبیعی برای ساختن جاسازی ھستند. در مورد جاسازی به ھمین مقدار اکتفا می کنیم و دوباره تاکید می کنیم که ھیچ فعال کمونیست در شرلیط مخفی مجاز نیست که اسناد و مدارک فعالیت خود بدون داشتن جاسازی استفاده کند.

امروزه اسناد و مباحث تصمیم گیریھا و یا ادبیات و نشریات حزبی را چه کتبی و چه صوتی و تصویری را می توان در اذهان جداگانه ذخیره کرده و در جاسازی نگھداری کرد.

زندان و بازجویی

ضرورت پافشاری بر „اصل حداقل اطلاعات“ را بخصوص زمانی که دستگیر می شویم درک می کنیم. به ھر کس باید تنھا آن درجه اطلاعات داده شود که براى انجام درست وظایف خود به آن نیاز دارد. آشکار کردن تعلق حزبى فعالین ومعرفى مبلغین و مروجین سازمان حزبی به رفقاى جدید، دعوت این رفقا به محافل ترویجى و یا شناساندن اماکن تشکیل جلسات به آنھا باید با نھایت دقت و بر مبناى ارزیابى نیازھاى حزب و ظرفیت و نوع وظیفه ھر رفیق جدید انجام گیرد.

در زندان نیر اصل بر حفظ اطلاعات تا درجه و ھنگامی است که رفقای ما در خارج از زندان فرصت پیدا کنند خود و اطلاعات و امکانات لازم را از دسترس پلیس دورکنند. دادن اطلاعات „مرده“ تنھا زمانی مجاز است که تا درجه بالایی مطمئن باشیم که با دادن آن اطلاعات چیزی دستگیر دشمنان ما نمی شود.

سیستم بازجویی در زندان ھای جمھوری اسلامی پیشرفته و پیچیده است. به نسبت خطوط سیاسی اصلی و احزاب سیاسی جدی، بازجویان نیر متخصصین آن خطوط ھستند و تا حدود زیادی از زیر و بم سیاسی و تئوریک و مسائل سازمانھای سیاسی مطلعند. برخلاف سیستم بازجویی و زندانھای دوران سلطنت، پلیس اسلامی از شکنجه ھای روانی برای درھم شکستن اراده زندانیان استفاده می کند. بلوف و رودست زدن به فعال دستگیر شده که دقیقا نمی داند ضربه منجر به دستگیریش از کجا بوده ھمراه با فضای ارعاب و شکنجه ھای وحشیانه باعث می شود که زندانی رودست خورده و در میزان اطلاعاتی که دشمن از او دارد اغراق کند.

ھمیشھ باید از این اصل استفاده کنید که باید شما نیز از دشمن کسب اطلاع کنید. به انھا اطلاعات سوخته بدھید و سعی کنید دریابید که در چھ رابطه ای دستگیر شده اید. بسیاری که وابستگی سازمانی و حزبی ھم دارند اما دستگیر شدنشان بدلیل عالیتھای علنی سیاسی و شرکت در مبارزه جاری است، باید این نکته را به خوبی در نظر داشته باشند که موقعیت سیاسی و اجتماعی آنھا بطور مثال منجر به دستگیریشان شده و این امر برای رژیم بسیار قابل تحمل تراز وابستگی آنھا به حزب کمونیستی است از این رو ھمیشه باید دقت و تحلیل کرد که دشمن از شما چه اطلاعاتی دارد و به احتمال زیاد به چه دلیل دستگیر شده اید.

در سیستم پلیسی بازجویان از روانشناسی، فیزیولوژی بدن انسان و بطور کلی دانش مربوط به طبیعت انسان استفاده می کنند تا با آزار جسمی، برانگیختن ترس و نگرانی و احساسات و … فعال دستگیر شده را مغزشویی کرده و زیرفشار روانی و جسمی به دادن اطلاعات و اعترافات ساختگی وادار بسازند. از ھمان ابتدا بازجو بر زندانی کنترل کامل دارد. با بازرسی بدنی، تعویض لباسھا با لباس زندان، زدن چشم بند و نگھداشتن زندانی در اطاقھا و گوشه دیوارھا سعی می کنند او را تضعیف روحیه و دچار بی ھویتی کنند.

تکنیکها و حیله ھای بازجویی

سعی می کنند میزان فعالیت شما و درجه جدی بودن را کاھش داده و مثلا بگویند“ حالا اگر با کسی رابطه داری درجلسه ای شرکت کرده ای و نشریه ای به کسی داده ای بگو چیز عجیبی نیست ھمه اشتباه می کنند. سعی می کنند با کاھش خطر فعالیت شما، شما را وسوسه به اعتراف بکنند. واگر فریب بخورید دیگر سر نخ باز می شود. „ھیچگاه این مساله را فراموش نکنید که اگر به بازجو اره بگویید گلویمان را بر نیزه بازجو فرو کرده ایم روی دیگر این تاکتیک، اغراق در میران فعالیت شما و شدت آن است و اینکه اگر اعتراف کنید پلیس شما را خواھد بخشید و بیش از چند ماه در زندان نخواھید بود و می توانید سراغ زندگی تان بروید. در غیر اینصورت اگر اعدام نشوید در گوشه ی زندانھا خواھید پوسید.

می کوشند شما را قانع کنند که فعالیت شما، از سرجوانی، از سراحساسات، ناپختگی و … بوده و اگر اعتراف کنید قابل اصلاح خواھید بود. در این روش ھیچگونه احساس ضد کمونیستی از خود بروز نمی دھند. سعی می کنند بعنوان یک دلسوز و آدم عاقل و خیرخواه و مشاور ظاھر شوند. می گویند این نوع مسائل خیلی ھا پیش می آید. اشتباھی جزئی است. اما برای اینکه قابل تحمل و قابل قبول باشد باید اعتراف کنید!

تاکتیک دیگر این است که ھم پرونده ھای شما را مقصر دانسته و سنگینی پرونده شما را روی آنھا ھم می گذارند و به آنھا ھم می گویند که شما مقصرید که کار آنان به زندان کشیده شده است.

اگر میزان تحصیلات شما بالا باشد با شما بسیار از پائین برخورد کرده و می گویند „نمی فھمم پرا آدم با شعور و سطح بالایی مثل شما باید خودش را با این گدا گشنه ھای بی سواد و بی شعور قاطی کند؟ و اینکه „ما ھر کاری از دستمان بربیاید می کنیم تا حرمت و موقعیت شما را حفظ کنیم“.

تاکتیک دیگر این است که با توجه به شناخت و اطلاعاتی که از شما دارند با زدن حدس، داستانی را در مورد فعالیتھای شما میگویند تا شما را به شک و تردید انداخته و وادار به دادن اطلاعات بکنند. به این معنی که شما فکر کنید آنھا از شما اطلاعات خیلی زیادی از شما دارند و بهتر است که دیگر چیزی را از آنھا پنھان نکنید تا جرمتان سنگینتر بشود.

روش دیگر این است که مدارک ساختگی را جلوی شما می گذارند و ادعا می کنند که آنھا را از منزل شما برداشته اند و می گویند „ما ھمه را چیز را می دانیم فقط اعتراف تو را می خواھیم“ . سعی می کنند دلیل یا دلایلی برای توجیه فعالیت شما بیاورند و بگویند که می فھمند شما چرا دست به این نوع فعالیتھا زده اید. با شما اعلام ھمدردی می کنند تا شما را خام و وادار به اعتراف بکنند. مثلا می گویند „می فھمیم که در خانواده شما فلان برادر یا دائی و … در فعالیت ھای سیاسی چپی درگیر بوده“ و یا „دوستان ناباب و نادان برای انجام این کارھا شما را تحت تاثیر قرار داده اند…“

تاکتیک دیگر بازجوی خوب و بازجوی بد است. به این ترتیب که بازجوی خوب بعد از شکنجه و توھین توسط بازجوی بد وارد میدان شده و باصطلاح زندانی را نجات می دھد و به او امکانات می دھد تا اطلاعات بدھد و اعتراف کند و اگر این کار را نکرد آنوقت دوباره بازجوی بد از راه می رسد و این سیکل را برای شکستن زندانی تکرار می کنند.

برای کسب ازاطلاعات، بازجو یا کسی از زندانیان را که با پلیس ھمکاری می کند را بعنوان زندانی مقاوم در سلول بغل دست زندانی قرار داده تا از طریق او کسب اطلاعات کنند. سپس با استفاده از آن اطلاعات که ممکن است جزئی ھم باشد، زندانی را به دادن اطلاعات بیشتر وادارکنند.

بلوف زدن یعنی وانمود کردن اینکه کسی از رفقای شما اعتراف کرده و کلیه اطلاعات مربوط به شما را داده است. در این روش ممکن است برخی اطلاعات سوخته را که ھردوی شما از آنھا مطلع بوده اید را بعنوان سند ھمکاری رفیق شما رو کنند تا شما را فریب و وادار به دادن اعتراف بکنند. آنھا متقابلا ھمین تاکتیک را در مورد رفیق شما بکار گرفته و به او می گویند که شما اطلاعات خود را داده اید یا با آنھا ھمکاری کرده اید.

در روشی دیگر، یک فایل بزرگ از اعترافات دیگران و اسناد و مدارک بدست آمده علیه شما را در مقابل تان گذاشته و می گویند تا دیر نشده اعتراف کن! اگر اعتراف نکنی حکم ات اعدام است! شما را بشدت می ترسانند و می گویند نه زندگی، نه تحصیل نه ازدواج و خانواده و بچه خواھی داشت در زندانھا می پوسی. اما اگر اعتراف کنی چند ماھی اینجا ھستی و بعد میری بیرون و به زندگیت می رسی. این تاکتیک به تاکتیک „بهشت و جھنم“ معروف است. در پیاده کردن این تکنیک، زندانی را یک دوره زیر فشار روانی و شکنجه شدید جسمی، بازجویی ھای ممتد، سلول انفرادی و محرومیت از حمام و ملاقات و … قرار می دھند. سپس یک دوره خلاف این عمل می کنند یعنی سلول قابل تحمل، غذای خوب، روزنامه و ملاقات و لباس و … ھمراه با بخثھای سیاسی و ایدئولوژیک و شستشوی مغزی سعی در درھم شکستن زندانی می کنند.

اگر پس از دستگیری یکی از روابط خود بلافاصله دستگیر نشدید به این معنی نیست که لو نرفته اید. باید حتما محل زندگی حود را تغییر داده و خود را از دسترس پلیس محفوظ بدارید.

شکنجه ھای روانی عبارتند از بازجویی در نیمه ھای شب، حملھ به سلولھا، ھمجواری سلول شما با اطاق بازجویی و شکنجه، بحثھای مکرر و ممتد سیاسی و ایدئولوژیک و استفاده از نقاطی که به زعم آنان نقطه ضعف شما و حزب تان است بمنظور پاشیدن تخم تردید و تزلزل، استفاده از خانواده و نزدیکان شما برای فشار بر شما، محرومیت از ملاقات و حمام و روزنامه و عوض کردن مکرر سلول شما و ھم سلول ساختن شما با زندانیانی که زیر فشار به ھمکاری یا آنھا دست زده اند، بعد ناگھان تاکتیک عوض کردن و ھمه پروسه ھای بالا را برعکس کردن و در صورتی که نتیجه نگرفتند با دور دیگری از شدیدترین شکنجه و فشارھا را اعمال می کنند.

گرفتن مصاحبه از زندانیان یک جزء اصلی روش بازجویی در زندانھای رژیم است تا از طریق آن و با گروکشی کردن زندانی را وادار کنند با آنھا ھمکاری بیشتری بکند. معمولا سعی می کنند از زندانی نقطه ضعفی بدست گرفته و با استفاده از آن، از او گروکشی کرده و در مقابل رو نکردن آن اطلاعات و ھمکاری می خواھند.

– در بازجویی مساله پاپوش درست کردن بسیار متداول است به این ترتیب که بر پرونده فعالین سیاسی مواد مخدر، رابطه بااصطلاح نامشروع، اسلحه، ارتباط با بیگانه و دریافت پول و … میگذارند. باید به چنین موارد با ھوشیاری برخورد کنیم وقادر باشیم با ھر روشی که سعی کنند موارد بالا را به ما بچسباند مقابله کنیم.

یک کمونیست که اسیر دستگاه پلیسی سرمایه داری شده باید قبل از ھر چیر سعی کند تحلیل کند به چه دلیل دستگیرشده است. ھرگز فرض نگیرید که دشمن ھمه چیر را می داند. سعی کنید وقت بخرید تا بتوانید از فوکوسھای بازجو بفھمید که دستگیری شما درچه رابطه ای است. بهیچ رو بلوف نخورید. به کسانی که بعنوان ھم سلول مقاوم و غیره نزد شما می فرستند اعتماد نکنید. اطلاعات خود را به ھیچ کس ندھید حتی پس از آنکه بازجویی تان ھم تمام شد. می توانید با زندانیان دیگر رابطه داشته باشد بدون اینکه مسائل پرونده خود را با آنھا بحث کنید.

امنیت در اینترنت

بعنوان یک فعال کمونیست که از اینترنت و تلفن موبایل برای ارتباطات خود استفاده می کنید بطور بالفعل در معرض

دسترس پلیس ھستید و برای جلوگیری از دسترسی پلیس به این اطلاعات باید اقدامات پیشگیرانه ای را انجام دھید. باید فرض را براین بگذارید که ھربار وارد انترنت می شوید درست مانند این است که دارید جلوی چشم پلیس مکالمات و مکاتبات خود را انجام می دھید. از این رو باید سطح استفاده خود از اینترنت را محدود و با استفاده از رمز بنمائید. یعنی باید قبلا از طریق مکاتبه یا حضوری سیستم رمز خود را با مرتبطین خود تعیین کرده باشید و سپس از آن در اینترنت و یا با موبایل استفاده کنید. برای جلوگیری از دسترسی پلیس به کامپیوتر خود باید از سیستم ھای نصب آنتی ویروس، نصب فایروال (دیواره آتش) یا سد دفاعی، نصب برنامه ھای ضد جاسوسی، مدیریت پسوردھا و مرورگرھای امن استفاده کنید.

ھیچ نوع فایل یا سند و یا اطلاعیھ ای را روی کامپیوتر خود نگھداری نکنید و برای اینکار از یو اس بی فلاش که می توانید براحتی جاسازی کرده و یا در مواقع لزوم آن را نابود کرده یا دور بیندازید استفاده کنید. کامپیوترھا باید مطلقا از اسناد و نشریات و مصوبات و تصمیمات کمیته کمونیستی پاک باشند.

انظباط و امنیت

پنھان کاری یک شیوه برای حفظ اسرار حزب است و طبق ھر وضعیت مشخص مبارزه طبقاتی تغییر می کند اما اساس آن در کلیه شرایط این است که شدیدترین انضباط را می طلبد. مبارزه ما با پلیس سیاسى یک مبارزه جارى و دائمى است. ما باید ھمواره، براى حفظ ابتکار عمل سیاسى خود، از لحاظ امنیتى لااقل یک گام از ارگانھاى جاسوسى و پلیسى بورژوازى جلو باشیم، و این بدون رعایت اکید انضباط، تشخیص و خنثى کردن شیوه ھاى کهنه و جدید پلیس سیاسى و انتقال سریع تجارب امنیتى به ارگانھاى تصمیم گیرنده حزب مقدور نیست.

سازمان کمونیستی محق است که براى حفظ امنیت و ادامه کارى انقلابیون کمونیستى که در این جو اختناق خونین

وظیفه سازماندھى__

Keine Kommentare

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert

Diese Website verwendet Akismet, um Spam zu reduzieren. Erfahre mehr darüber, wie deine Kommentardaten verarbeitet werden.

اخبار زندان
زندانی سیاسی آزاد باید گردد

با گذشت ۴۵ سال از استقرار نظام اسلامی در ایران، زن‌ستیزانِ حاکم کماکان و به زبونانه‌ترین وجهی در صددِ سرکوبِ زنان و ایده‌ی برابری هستند. در تازه‌ترین این اقداماتِ امنیتی-قضایی، صبح روز هشتم فروردین ۱۴۰۳، بیش از ۶۰ سال حبس برای فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی در گیلان صادر …

Uncategorized
حاکمانی که از اتاق‌های امنِ خود برای جهان عربده‌کشی می‌کنند از آزاد بودن انسان‌هایی که از وابستگی‌های مالی و باندی مبرا بوده و صدای ستم‌ دیدگان این کشور هستند، می‌هراسند.

حاکمانی که از اتاق‌های امنِ خود برای جهان عربده‌کشی می‌کنند از آزاد بودن انسان‌هایی که از وابستگی‌های مالی و باندی مبرا بوده و صدای ستم‌ دیدگان این کشور هستند، می‌هراسند. یکی از آن‌ها جعفر_ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران است که با وجود پایان دوران حبس، از آزادی …

اخبار زندان
از صدای اذان متنفرم….!

از صدای اذان متنفرم….! جمهوری اسلامی همزمان با صدای اذان صبح امروز، محمد قبادلو را اعدام کرد! محمد قبادلو از بازداشت‌شدگان جنبش اجتماعی „زن، زندگی، آزادی“ فقط چند ساعت پس از ابلاغ ناگهانی اجرای حکم به وکلا و خانواده‌‌اش اعدام شد.اعدام، قتل عمد حکومتی است، اما جمهوری اسلامی از جنبش اجتماعی …

%d Bloggern gefällt das: