حمایت ده‌ها نفر از نویسندگان ایران و جهان از مردم ایران

بگذار برخیزد مردم بی لبخند
مقاله

متن بیانیه

تخیل شکست‌ناپذیرترین دارایی انسان است. به باران می‌ماند. نمی‌شود زندانی یا متوقف‌اش کرد. رخنه می‌کند، شستشو می‌دهد و سیراب می‌کند و چشم‌اندازی نو می‌آفریند.

ما، ایرانیان، قرن‌هاست که به دنبال همدیگر می‌گشتیم. در خیابان‌ها همدیگر را پیدا کردیم، در کارخانه‌های رنج، در ادارات ملال، در دانشگاه‌های خفقان، در مدارس انجماد. نخست کسانی را پیدا می‌کردیم که یا می‌خواستند ما را رهبری کنند، یا می خواستند ما آن‌ها را رهبری کنیم و کسانی هم بودند که به ما نزدیک می‌شدند، با هدف سوء استفاده از ما. به گذشته‌ی خود نگریستیم، همیشه با حسرت و بغض. یک قرن گذشته‌است و سرانجام دریافته‌ایم که مبارزه و قیام مؤثر، نه رهبر لازم دارد و نه پیشوا و نه منجی. برای مبارزه غمخوارگی لازم است، کرامت انسانی و سازماندهی و تشکل استوار. امروز زنگ‌های خطر در ایران به صدا در آمده‌اند. زنگ‌ها به صدا در آمده‌اند تا تن‌های ما را به هم نزدیک کنند. همه‌ی ما را، فراتر از مرزهای قومیت و ملیت و مذهب و رنگ.

ما علیه جنگ، زندگی مطالبه می کنیم.
علیه سکوت، خواهان کلام و احترام هستیم.
علیه فراموشی، حافظه مطالبه می‌کنیم
علیه اهانت و تحقیر، کرامت می‌خواهیم.
علیه سرکوب، قیام می‌کنیم.
علیه وهم دموکراسی، دمکراسی و آزادی حقیقی می‌جوییم‌.
علیه جنایت حاکمان، عدالت مطالبه می‌کنیم.

 تعدادی از امضاکنندگان:

پل استر، آنتونیو گاموندا، ادواردو میلان، ماریو بلاتین، سیری هاستوت، پی‌یر ژوریس، ژروم روتنبرگ، اسماعیل خویی، چارلز برنشتاین، شعله ولپی، محسن عمادی، امید شمس، رضا قاسمی، شهریار مندنی‌پور، داریوش ارجمندی، خوزه آنخل لیوا، فیلیپه اُله لاپرون، بنجامین مایر، پابلو سولر فراست، فردریک ایوز ژنت، میشلا مسکالیوک، مایکل واترز، لوییس لالر، علی‌اصغر فرداد، آرتورو لوئرا، سیلویه دبس، لین کافین، گوادالوپ نتل، ادوارد تلس، رودولفو ماتا، رون سیلیمان، پیتر استراب، سب دابینسکی، آنتونی کاساس‌رس، لونا میگل، ژارکو تونتی، ترینیداد رویز مارسلان، اسماعیل سانتوس، جنیفر مکنزی، جرد شیکلینگ، مری ژو بنگ، راب استافورد، لارنت میندون، پیتر جردن، ربن وولی، ژارنه کیم پدرسن، نسرین مدنی، نعیمه دوستدار، اورسوس سارتوریس، پانوس بوسناکیس، دیانا ناکه، ریستو نمه پنتاری، مرسدس لونا، آنتونی سانچز، ایزابل اینگلد، جنیفر لنگر، حسین دولت‌آبادی، کاترین دیویدسن، جفری روف، یورگن میکلسن، ماریو دومینگوئز پارا، رزاماریا بلوم، سوزان رابرتز، اسکات اِزل، جویس دیویس .

Keine Kommentare

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert

Diese Website verwendet Akismet, um Spam zu reduzieren. Erfahre mehr darüber, wie deine Kommentardaten verarbeitet werden.

منوچهر کلانتری (سمت چپ تصویر)، بیژن جزنی (سمت راست تصویر)
برگی از تاریخ
منوچهر کلانتری، نوشته فرد هالیدی

کلانتری از سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۶یا ۱۳۴۷) تا سقوط شاه در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) در انگلستان زندگی می‌کرد. او چندین کمیته را برای اطلاع‌رسانی درباره‌ی وضع زندانیان سیاسی ایرانی سازمان داد و بسیاری از اسناد اپوزیسیون ایران به زبان انگلیسی زیر نظر او بر ترجمه و منتشر شد. وی هم‌چنین اداره‌ی کمیته‌ی ایران را بر عهده داشت که زیر نظر مرحوم پگی داف در دفتر کنفرانس بین‌المللی خلع‌سلاح و صلح در لندن فعالیت می‌کرد. منوچهر کلانتری هم‌چنین از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۸ (۱۳۴۹-۱۳۵۷) به‌عنوان عضوی از کمیته‌ی خلیج (‌فارس) به فعالیت‌های انترناسیونالیستی در حمایت از مردم عراق و شبه‌جزیره عربستان مشغول بود. او نقش ویژه‌ای در پی‌ریزی حمایت از مبارزات مردم عمان زیر رهبری جبهه‌ی خلق برای آزادی عمان در میان نیروهای مترقی‌ انگلیسی و ایرانی داشت.

طرح از گفتگوهای زندان
خبر
دو زنکشی توسط یک مرد در یک روز در ترکیه!، ترجمه میلا مسافر

دو زنکشی توسط یک مرد در یک روز در ترکیه!ـ ـ (مقاله ای از تالیا آ.، گِلِر اِشتاین و باکی دوریم کایا که در تاریخ 16 اکتبر 2024 در سایت طبقه علیه طبقه منتشر شده است.)ـ دو زنکشی توسط یک مرد در ترکیه موجب گسترش اعتراضات و آشکارتر شدن افزایش …

همایون کتیرایی
برگی از تاریخ
یاد همایون، سعید یوسف

یاد همایون سعید یوسف در مهر ماه سال ۱۳۵۹ متنی به یاد رفیق همایون کتیرائی نوشتم، که از اسطوره‌های مقاومت در زندان‌های شاه بود. این متن در کار (اقلیت) چاپ شد و تأثیرگذار بود؛ از رفیق اسکندر (سیامک اسدیان) نقل می‌کردند که گفته بود همین مقاله در لرستان موجی از …

%d Bloggern gefällt das: