آیا بی بی سی فارسی „رسانه غیر رسمی“ پروژۀ توابسازی رژیم جمهوری اسلامی است!، دکتر نورایمان قهاری
- By : Khabar
- Category : گفتگوهای زندان, مقاله
هدف این نوشته تجزیه و تحلیل پدیدۀ پیچیدۀ „تواب“ـ
در زندان های دهۀ شصت یا قضاوت دربارۀ زندانیانی که به دلایل متعدد مجبور شدند بطور موقت یا دراز مدت از مواضع خود در زندان کوتاه بیایند نیست. ذکر نام مصاحبه شوندگان در مستند بی بی سی در این نوشته صرفا برای رجوع خواننده به مستند بی بی سی ست و عاری از قضاوت فردی نسبت به آن افراد است. هدف از این نوشته پرداختن به عملکرد رسانه ای ست که با تحریف تاریخ، عملا در تقابل با روشنگری تاریخی در ارتباط با سرکوب خونین دهۀ شصت قرار گرفته است، ودرتضاد با روند مبارزه برای دستیابی به عدالت و اعادۀ حیثیت از زندانیان و شکنجه شدگان و اعدامیان دهۀ شصت و خانوادگان و بستگان آنان ایستاده است.ـ
رسانۀ فارسیزبان وابسته به دولت انگلیس، بی بی سی فارسی، در تداوم سیاستهای مزورانه همیشگیاش، در پی بالا گرفتن اعتراضات مردم ایران علیه رژیم جمهوری اسلامی، برنامههای متعددی را تحت عنوان „روشنگری“ برای قلب تاریخ ارائه میدهد. یکی از این برنامههای به ظاهر „روشنگرانه“ مستندی است تحت عنوان „پروژه توابسازی در اعدامهای دهۀ شصت: زندانیانی که بسوی همبندانشان شلیک میکردند“ـ
[ii].
برای بینندۀ مطلع از وقایع آن دهه کافی است با خواندن تیتر این مستند از روی اشمئاز نسبت به انتخاب چنین تیتری از جانب بی بی سی دگرگون شود، زیرا برای بینندۀ آگاه از آن وقایع بسیار روشن است که انتخاب چنین تیتری هیچ نتیجهای را نمیتواند در پی داشته باشد جز تخریب زندانیان دهۀ شصت که با مقاومت در زندانها بر باورهایشان مبنی بر رسیدن مردم ایران به آزادی و برابری پافشاری کردند. ـ
این اولین بار نیست که بی بی سی فارسی عامدانه می کوشد „شکست“ زندانیان سیاسی را عمده کرده و روایات مقاومت آنان را به حاشیه براند. پس از خیزش سال ۱۳۸۸ نیز بی بی سی در برنامه „پرگار“ تحت عنوان „اعترافات اجباری“ـ
بر روی این مسئله دست گذاشت و زندانیان مقاوم را به „مرگطلبی“ متهم کرد. نگارنده در سال ۱۳۹۷، در گفتاری تحت عنوان „جنگ روانی و فراموشی تاریخی دو عامل کلیدی در سرکوب جامعه“ـ
به این مهم اشاره کرده بود که رسانهها از طریق استفاده از „جنگ روانی“ همواره سعی میکنند اذهان مردم را به سویی هدایت کنند که منافع سیاستگذاران و اصحاب قدرت را تامین میکند:ـ
„رسانههای دولتی از طریق گفتمانسازی و با ارائه ظریف، زیرکانه و غافلگیرکنندۀ اخبار به اذهانی که تمرین کنکاش در مسائل را ندارند افکار عمومی را به سویی که مایلند سوق میدهند.ـ
نقش کلیدی رسانهها در گسترش ایدهها، اطلاعات یا شایعات به منظور پشتیبانی از یک فرد، گروه و جنبش یا آسیبرسانی به یک فرد، گروه یا جنبشی دیگر در تحقیقات متعددی نشان داده شده است. نقش رسانهها بیشتر از ارائه اطلاعات و آمار و ارقام است. تاکتیک هایی که رسانه ها از آن برای متقاعد کردن مردم به قبول ایده ای مشخص استفاده می کنند دقیقا تعریف جنگ روانی را به خود اختصاص میدهند. جنگ روانی را می توان سلسله عملیاتی تهاجمی تعریف کرد. این عملیات به معنی حملۀ نظامی نیستند، بلکه به معنی یورشی اجتماعی-سیاسی- فرهنگی اند، که با هدف رسیدن به پیروزی بر دیگری از راه ایجاد تغییرات روانی در او انجام می گیرند. یک راه پیشبرد جنگ روانی پیروزی بر «قلب و ذهن» مردمی ست که از مبارزه برای آزادی حمایت می کنند. زمانی جنگ روانی بیشترین تاثیر را بر مردم دارد که بخشهایی از «حقایق» را در خود جای دهد و احساسات درونی، ایدهها و افکاری را بیان کند و هدف قرار دهد که از قبل در درون مردم میجوشیده است. „ـ
با توجه به توضیح داده شده، دستاندرکاران بی بی سی فارسی، با ارائۀ یکسویه و تنها بخشی از آنچه در زندانهای دهۀ شصت گذشته است، با ارائۀ „یک“ نمونه، با هرچه برجسته تر کردن „شکست در زندان“ تجربۀ „مقاومت“ زندانیان در زندانهای دهۀ شصت را به هیچ میگیرند، گویی همه زندانیان در زندانهای آن دهه „تواب“ شده بودند، از مقاومت علیه رژیم دست کشیده بودند، و از آرمانها، باورها و خواستههایشان برای خود و جامعه دست برداشته بودند. این نگاه که پدیدۀ „تواب“ را به همۀ زندانیان دهۀ شصت تعمیم میدهد نه بر مبنای تحقیقات علمی و آمار روشن از آن وضعیت است، نه مبتنی ست بر واقعیت های جاری و حاکم در زندان های آن دهه، و نه ریشه در چارچوب سیاسی، فرهنگی و تاریخی جامعه ایران در آن دوران دارد. برای نمونه: ـ
در دقیقۀ ۴ و ۱۸ در این مستند، فیلمی از درون حسینیۀ زندان اوین نشان داده میشود که در آن زندانیان شعار میدهند: „حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله“؛ راوی „تحریفگرانه“ میگوید: „این تصویر زندانیان سیاسی دهۀ شصت در زندان اوین است.“ راوی برای بیننده روشن نمیکند که چگونه زندانیان از رفتن به حسینیه اجتناب میکردند، یا در گوشهای از همان سالن در تقابل با آنچه در جریان است نشستهاند. این قسمت از روایت تنها موقعی قابل شنیدن است که بی بی سی با زندانیان مقاوم هم مصاحبه کرده و قسمت دیگری از فاجعه زندانهای دهۀ شصت را روشن کند. اما بی بی سی علیرغم آگاهی از این مسئله، به روی خود نمی آورد که چه تعداد از زندانیان مقاوم بخاطر مقاومت و پرهیز از مشارکت در بالماسکه های مد نظر، در آن زمان در سلول های انفرادی و اتاق های شکنجه بسر می بردند.ـ
بینندۀ این مستند مشاهده می کند که دقیقه ای بعد، زندانیای که در طول زندان شش ماهۀ خویش به خواستۀ بازجویانش تن داده و در اعدام زندانیان مشارکت نموده است به روایت خود ادامه میدهد. تمرکز بی بی سی بر روی زندانی „تیر خلاص زن“ است و با اینکه گفته میشود تیر به اعدامیان زده شده است، حرفی از این نیست که چرا هزاران زندانی اعدام شدهاند: حرفی از مقاومتی که به اعدام میانجامیده نیست، حرفی از مقاومت در زیر شکنجه نیست، حرفی از مقاومت تا پای جان باختن زیر شکنجه نیست. تمرکز بر روی هدایت اذهان به این باور است که زندانیان دهۀ شصت همگی اساسا „تواب“ بوده اند و با رژیم سازش یا همکاری کرده اند. ـ
در جایی دیگر راوی میگوید: „جولیان هیوز یکی از مشاوران مرکز خیریۀ رهایی از شکنجه است. او با داستان زندانیان سیاسی ایرانی آشناست.“ بیننده نمیداند که صلاحیت تخصصی خانم جولیان هیوز در چه زمینهای است و او در چه زمینهای به شکنجهشدگان خدمات ارائه میدهد. برایشان خانه یا کار پیدا میکند؟ پرستار است؟ روانشناس است و با آن ها جلسات گفتاردرمانی دارد؟ جولیان هیوز تنها از عوارض تخریبی شکنجه حرف میزند و این تصویر را ارائه میدهد که انگار انسان شکنجه شده دیگر کارش در این دنیا تمام است. او هیچ اشارهای به „واگشت پذیری“ـ
که همانا „رشد پس از وقوع فاجعه“ است نمیکند و در مورد اینکه بسیاری از زندانیان سابق دهۀ شصت افراد موفقی در جامعه هستند و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را به اشکال مختلف از سر گرفتهاند هیچ اشارهای ندارد. عدم اشاره به مسئله „واگشت پذیری“ نشان میدهد که یا خانم هیوز آشنایی لازم را با پدیدۀ شکنجه و به ویژه „داستان زندانیان سیاسی ایرانی“ ندارد، یا او به این مسئله اشاره کرده اما بی بی سی فارسی از پخش آن خودداری کرده است.
راوی ذهن بیننده را با این جملۀ آخر مشغول میسازد و تنها میگذارد : „داستان مهدی معمارپوری داستان هزاران زندانی دهۀ شصت است“ و بعد بلافاصله میگوید: „زندانیانی که خود شکنجه و خشونت را تجربه کردند یا شاهد خشونت علیه دیگران بودند.“ در اینجا „جنگ روانی“ به بیرحمانه ترین شکل در کار است: جملۀ اول تحریفی بیش نیست. این ادعایی است بیپایه و اساس! هیچ تحقیقی تا به امروز نشان نداده است که چند زندانی در آن سالها مجبور به شرکت در فاجعۀ تیراندازی به زندانیان دیگر بودهاند. جملۀ دوم حقیقت دارد. در اینجاست که با تلفیق جملهای بیپایه و اساس با جملهای که حقیقت را حمل میکند، راوی مقصودش را به منزل میرساند و شنوندۀ ناآشنا با مبحث زندانیان دهۀ شصت، هر دو قسمت این روایت را به بخشی از دانش خود میافزاید.
در گفتار “ جنگ روانی و فراموشی تاریخی دو عامل کلیدی در سرکوب جامعه“ـ
[viii] به „خاطرات خطرناک“ و نقش مهمی که یادآوری این خاطرات بازی میکنند اشاره کرده بودم، و لازم میبینم قسمتی از آن را در اینجا نیز بیاورم:ـ
ـ“جیسون هیل،ـ
استاد فلسفه سیاسی- اجتماعی و روانشناسی فلسفی، نوعی از خاطرات را عنصری خطرناک معرفی میکند، عنصری که مخل „وضعیت موجود“ است. „وضعیت موجود“ وضعیت حکمفرما و مسلطی است که هویت گروهها و دستهبندیهای کنونی در جامعه و جایگاه آنان را تقویت و حفظ میکند؛ این نه خودِ خاطرات، که عملِ به یاد آوردن گذشته به شیوهای جدید است که خطرناک است؛ شیوهای که فرضیههای گذشته در مورد گروهها را واژگون میکند. شیوهای که هویتهای گروهیِ ساکن و قبیلهای، که بر اساس باور و برای حفظ جدایی „ما“ بعنوان مردمانی خوب و „آنها“ بعنوان مردمانی بد، بنا میشوند را بههم میریزد؛ شیوهای از یادآوری که باعث زایش درک جدیدی از هویتهای شخصی و جمعی میشود که میتواند زمینۀ جدیدی برای همبستگی افراد فراهم سازد.ـ
نوعی از خاطرات خطرناک، خاطراتی هستند که در درک ما از آنچه „درست“ فرض میشود شکاف ایجاد میکنند. برای نمونه نگاهی جدید و تطبیقی بین خاطرات سرکوبی که به کشتار سیاسی ۱۳۶۷ انجامید و سرکوب پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ میتواند نکات مشترک بین این دو تجربۀ مبارزاتی، از جمله پاسخ مزمن و ثابت حاکمیت در واکنش به درخواست مطالبات به حق از سوی جامعه را مشخص کرده واین موضوع را هر چه بیشتر روشن کند که مبارزان دهۀ شصت، بر خلاف آنچه رژیم و حامیانش ادعا میکنند، خشونتطلب و مرگطلب نبودند و به دلیل مقابله با قوانین ارتجاعی جمهوری اسلامی سرکوب و قتل عام شدند، بازنگریای از این نوع میتواند استدلالاتی را به چالش بکشد که تا به حال „درست“ فرض میشدهاند؛ استدلالاتی از این قبیل که „قاطعیت انقلابی در فضایی ایدئولوژیک“ـ
را دلیل کشتار خونین فعالان سیاسی دهۀ شصت دانسته و با اتکاءِ به آن سعی میکند خشونت دولتی را توجیه کند، جنایت را عادی جلوه دهد و سرکوب سیاسی در جامعه را در باور ما به یک قاعده تبدیل کند، انگار نه انگار که همۀ ما میدانیم „کنترل جامعه از راه سرکوب، شدیدترین شکل اِعمال زور و آخرین راه حل برای حفظ قدرت توسط یک حاکمیت غیر قانونی و در نتیجه یک حاکمیت غیر مشروع است“. این شیوه از بازگویی خاطرات و نگاه به تاریخ از این جهت خطرناک است که در مقابل تصویر تحریف شده حاکمیت از گذشته میایستد، آن را به چالش میکشد، فاصلۀ بین „ما“ در زمان حال و „آنها“ در دهۀ ۶۰ را کم میکند! با کم شدن فاصلهای که با هدف مشخص ایجاد، و به منظور حفظ گسستِ میاننسلی برنامهریزی شده است، بازسازی هویتی مشترک بعنوان اعضای همگونِ جامعهای سرکوب شده برای مردم ما امکانپذیرتر میشود.ـ
پس اگر یادآوری خاطرات خطرناک دهۀ شصت میتواند زمینۀ تازهای را برای همبستگیِ نسلها و در جهت تغییر وضعیت اسفبار جامعۀ ایران فراهم کند، میتوان گفت که یک هدف از بازداری ما برای یادآوری آن خاطرات، حفظ وضعیت موجود است! وضعیتی که حیات دیکتاتوری جمهوری اسلامی را استمرار میبخشد!ـ
ـ“و چه به درستی به ما یادآوری میکند جورج اورول، نویسندۀ انگلیسی، که „آن کس که گذشته را کنترل میکند، آینده را در اختیار خود دارد!“ـ
این تحریف بزرگ تاریخ به دست بی بی سی فارسی نابخشودنی ست!ـ
دکتر نورایمان قهاری، روانشناس
تخصص در درمان آسیب دیگی های روانی و اجتماعی و درمان شکنجه شدگان
۲۲ بهمن ۱۳۹۸ مصادف با ۱۱ فوریه ۲۰۲۰
انسان، شکنجه و ناهماهنگی میان دو معرفت – نورایمان قهاری https://drnourimanghahary.com/2013/12/16/%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%8c-%d8%b4%da%a9%d9%86%d8%ac%d9%87%d8%8c-%d9%88-%d9%86%d8%a7%d9%87%d9%85%d8%a7%d9%87%d9%86%da%af%db%8c-%d9%85%d8%a7%d8%a8%db%8c%d9%86-%d8%af%d9%88-%d9%85%d8%b9%d8%b1/
– بی بی سی فارسی پروژه توابسازی در اعدامهای دهۀ شصت: زندانیانی که بسوی همبندانشان شلیک میکردند
https://www.bbc.com/persian/iran-51453041
اعترافات اجباری – بی بی سی فارسی
https://www.youtube.com/watch?v=cUByR-P-uME
جنگ روانی و فراموشی تاریخی دو عامل کلیدی در سرکوب جامعه – نورایمان قهاری
[v] Zimbardo, P. (1993). Understanding Mind Control. New York: HarperCollins.
جنگ روانی و فراموشی تاریخی دو عامل کلیدی در سرکوب جامعه
در کنار شکنجه شدگان تبعیدی – نورایمان قهاری
جنگ روانی و فراموشی تاریخی دو عامل کلیدی در سرکوب جامعه – نورایمان قهاری
https://groups.google.com/forum/#!msg/jonbeshekhordad/gU0FwGoWuJw/uKsjIqpmagsJ
[ix] Hill, J
یک فنجان اسپرسو با فاطمه صادقی“، منتشره در شماره ۴۴ اندیشه پویا رجوع شود به مصاحبۀ فاطمه صادقی تحت عنوان „
[xi] Hamber, B. Remembering to Forget: Issues to Consider when Establishing Structures for Dealing with the past.
Keine Kommentare