دانته و محسن شکاری هرشب که هوس کافه می کردم سری به هفت حوض می زدم (نزدیک محل کارم بود)هم فال بود و هم تماشا بویژه از وقتی با محسن آشنا شده بودم. عصر یکشنبه… مردادماه بود کتاب کمدی الهی دانته تو دستم بود که وارد کافی شاپ شدم هنوز … دانته و محسن شکاری weiterlesen
Füge diese URL in deine WordPress-Website ein, um sie einzubetten
Füge diesen Code in deine Website ein, um ihn einzubinden